معرفی وبلاگ
شهداودفاع مقدس ره آوردی بودکه موجب شد به پاس حق شناسی ازخون شهدا،ورزمندگان هشت سال دفاع مقدس ملت مقاوم ایران اسلامی همچون کوهی استوارباقی بمانند وبه پیروزی های بسیارنائل آینددراین وبلاگ پیرامون این شگفتیهای به دست آمده به بررسی وتحلیل پرداخته می شودامیداست موجب رضایت حق قرارگیردانشااتته
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 505586
تعداد نوشته ها : 472
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

مرورى بر حمایت هاى ۸ ساله اطلاعاتى از رژیم بعثى عراق
اطلاعات نظامى از عوامل اساسى ومؤثر در پیروزى در جنگ است.

در صحنه رویارویى نیروها در جنگ، آگاهى از اهداف و نیات و توانمندى دشمن و به طور کلى عنصر اطلاعات و غافلگیرى و متقابلاً امکان فریب و پنهان سازى، اصلى اساسى براى دستیابى به پیروزى و شکست دشمن است.
در واقع، تسلط اطلاعاتى بر دشمن مى تواند توان وخلاقیت دشمن را در طرح هایى تهاجمى تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل آرایش نیروها، هدف گیرى، طراحى و عملیات و محورهاى پیشروى، اطلاعات از دشمن و متقابلاً پنهان سازى در برابر دشمن با فریب و غافلگیرى شرط اولیه و اساس جنگ است که در انسان از آغاز شکل گیرى روحیه مخاصمه جویى و طراحى جنگ به شکل هاى متفاوت وجود داشته است.

عراق از ابتداى جنگ مورد حمایت اطلاعاتى بسیارى از کشورها بود. در واقع، مواضع سیاسى کشورها و اجماع موجود در حمایت از عراق در عرصه کمک اطلاعاتى به این کشور تأثیر داشت.
وفیق سامرائى، رئیس اسبق اطلاعات نظامى عراق گفت: تقریباً بخش اعظم دستگاه هاى اطلاعاتى جهان، اطلاعات خود را به ما مى دادند.
وى از کشورهاى فرانسه، آلمان، ایتالیا، اردن، کشورهاى خلیج فارس، ترکیه، هند وحتى پاکستان نام برده و درباره شوروى پیشین، به سابقه روابط اطلاعاتى دوکشور از سال،۱۹۷۴ اشاره کرد و افزود: در نشست دوم مبادله اطلاعاتى در ۱۹۷۹ درمسکو، سرویس اطلاعاتى شوروى از تأمین نیازهاى اطلاعاتى عراق خوددارى کرد ولى ما از یک منبع در سرویس اطلاعاتى روسیه استفاده کردیم و با ابتکار عمل وى، بخشى از نیازهاى اطلاعاتى خود را دریافت کردیم.
در این باره وفیق سامرائى بیان کرده: روسیه اطلاعات نظامى مربوط به نیروهاى مسلح کشورهاى خلیج فارس و نیز اطلاعات مربوط به ترکیه، ایران و اسرائیل را دراختیار صدام قرار داده بود. وى افزود: من شخصاً براى چنین مأموریتى بارها عازم مسکو شدم.
روس ها با توجه به سطح کمک هاى ارائه شده به عراق بر این نظر بودند که ایران توانایى ندارد شکافى عمده درخطوط دفاعى مستحکم عراق ایجاد کند.
روابط اطلاعاتى عراق و آمریکا در طول ۸ سال جنگ، متأثر از اوضاع و عوامل مختلف از نظر سطح و کیفیت اطلاعات ارسالى به سه دوره کلى تقسیم مى شود.
قبل از آغاز جنگ، طبق گزارش فایننشال تایمز در پائیز۱۹۸۰ و اطلاعات سرویس اطلاعاتى آمریکا و تصاویر ماهواره اى پیش بینى مى شد نیروهاى ایرانى به سرعت از هم فرو خواهند پاشید. طبق گزارش این روزنامه این اطلاعات و تصاویر از طریق کشورى ثالث در اختیار صدام گذاشته شد. دراین میان، علاوه بر نقشى که متحدان آمریکا مانند مصر، اردن و عربستان بر عهده داشتند، مقامات رژیم سابق اطلاعاتى از اوضاع ایران در اختیار عراق قرار مى دادندکه بیشتر به معناى اعلام حمایت ضمنى آمریکا براى حمله عراق به ایران ارزیابى مى شد.
با آغاز جنگ، آمریکا از پیامدهاى جنگ و گسترش آن در منطقه نگرانى داشت. بنابراین، در اوایل اکتبر۱۹۸۰ واشنگتن چهار فروند آواکس رامأمور عملیات در خلیج فارس کرد تا با استفاده از قلمرو عربستان و تحت فرماندهى آمریکا اوضاع منطقه را کنترل کند. ارتباط نداشتن آمریکا با ایران و عراق و ضرورت مدیریت پیامدهاى جنگ ایران و عراق در استفاده آمریکا از هواپیماهاى آواکس تأثیر بسزایى داشت.
در مرحله دوم، دولت ریگان در سال۱۹۸۱ با فروش ۵ فروند آواکس به عربستان موافقت کرد و مجموعاً ۹ فروند از این هواپیما در عربستان مستقر شد که با ناو موشک انداز، رزم ناوها و ناوشکن هاى نیروى دریایى آمریکا در خلیج فارس و با هواپیماهاى اف۱۴ و اف۱۸ مستقر بر عرشه ناوهاى هواپیمایى، ارتباط الکترونیک داشت. در واقع، پروژه آواکس ها در عربستان محور یک سیستم به هم پیوسته منطقه اى بود که ۵۰ میلیارددلار هزینه داشت و اطلاعات ارزشمندى را براى آمریکا جمع آورى مى کرد. بعدها صدام صریحاً در اظهاراتى اعلام کرد: «ما در عراق از اطلاعات آواکس ها سود برده ایم.» عراقى ها همچنین در این مرحله، از برخى اطلاعات متحدان آمریکا در منطقه استفاده مى کردند.
در این مرحله، دامنه کمک و همکارى اطلاعاتى آمریکا و متحدان این کشور و سایر کشورها از عراق تا اندازه اى محدود بود. در واقع، عراق پس از تجاوز، در خاک ایران مستقر بود ولى در عین حال توان لازم را براى پیشروى مجدد در عمق خاک ایران نداشت.
در مرحله دوم، با تحولات جدید در صحنه نظامى جنگ و پیروزى هاى نظامى ایران و شکست ارتش عراق، کمک اطلاعاتى آمریکا به عراق آغاز شد. نخستین اقدام آمریکا در این زمینه پس از عملیات فتح المبین با این هدف آغاز شد که عراق از قدرت وتوانایى پیش بینى تهاجمات ایران برخوردار شود.
چنان که از اواخر مارس۱۹۸۲ نخستین نشست اطلاعاتى هیأت اعزامى آمریکا به عراق که شامل تیمى سه نفره بود، در عراق برگزار شد. مهم ترین بخش آن عکس هاى ماهواره اى از اهداف نظامى ومحل استقرار نیروهاى ایران بود ، به گفته یک نیروى نظامى عراق ماهواره ها همه تحرکات ایرانى ها را در جبهه ها اعم از تانک ها، توپ ها و... گزارش مى دادند.
در این مرحله، هیچ افسر یا کارمند آمریکایى در عراق مستقر نبود، بلکه اطلاعات در جلسات و نشست هاى تبادل اطلاعاتى یا از طریق کشورهاى عربى در اختیار عراق قرار مى گرفت و نیازهاى عراق براى آگاهى از آرایش نظامى ایران، تسلیحات، نقل و انتقال و بسیج نیروها واهداف ایران از این طریق تأمین مى شد.
رژیم عراق براى این که غافلگیر نشود و با ایجاد استحکامات و آرایش مناسب از آمادگى دفاعى برخوردار شود، به اطلاعات نیاز داشت تا مانع از سقوط خطوط دفاعى ارتش خود شود؛ زیرا رژیم صدام به این نتیجه رسیده بود که خط دفاعى ارتش عراق نباید بکشند. براى این کار باید کار مهندسى دوساله را در مدت ۴۵ روز انجام مى داد. این مهم حاصل نمى شد مگر آن که عراق از اهداف و مقاصد ایران اطلاعات لازم را داشته باشد. بنابراین، اطلاعات براى دشمن اهمیت فوق العاده اى پیدا کرد و این مهم از طریق کمک اطلاعاتى آمریکا به عراق حل شد. در نتیجه، دشمن در فاصله پس از فتح خرمشهر تا عملیات خیبر امکان رخنه را از ایران گرفت.
مرحله سوم همکارى اطلاعاتى عراق و آمریکا متعاقب تحول سیاسى و نظامى در دو صحنه جنگ ایران و عراق با عملیات خیبر و شکست آمریکا و اسرائیل در لبنان آغاز شد. سفر رامسفلد، نماینده ویژه ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا، به عراق و مذاکراتى که صورت گرفت زمینه تجدید روابط آمریکا وعراق و گسترش و تعمیق روابط اطلاعاتى دو کشور را ایجاد کرد، چنان که براى نخستین بار افسران رابط در سفارت آمریکا در بغداد مستقر شدند و فعالیت خود را آغاز کردند. علاوه بر تصاویر ماهواره اى که همچنان در اختیار عراق بود، گزارش هاى هفتگى و گاه دو گزارش در هفته و گاهى حتى گزارش هاى تقریباً روزانه درباره تحرکات نیروهاى ایرانى با استفاده از ماهواره و دستگاه هاى بى سیم جاسوسى استراتژیک و سایر وسایل فنى و منابع انسانى در اختیار عراق قرار مى گرفت.
ابعاد همکارى کمک هاى اطلاعاتى آمریکا به عراق همچنان پنهان است و تنها بعضى مواقع به پاره اى از موارد آن به صورت محدود اشاره شده است. بدیهى است پیرامون این موضوع ندانسته ها بسیار بیشتر از دانسته هاست و حجم مطالب منتشر شده بسیار کمتر از آن است که وجود داشته است.
 


حمیرا حیدریان

روزنامه ایران 860202

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:16 بعد از ظهر
استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ علیه ایران دارای سه دوره می باشد.

دوره اول نیروهای عراقی به طور پراکنده برای درهم شکستن مقاومت های پراکنده نیروهای ایران و هموار کردن مسیر پیشروی به داخل کشور از سلاح های شیمیایی استفاده کردند.
نوع عوامل شیمیایی مورد استفاده در این دوره گازهای ساده ای همچون گاز اشک آور با نام علمی « اورتو کلرو بنز یلید این مالو نو نیتریل » یا « سی اس » و گازهای موسوم به « باران زرد » بودکه نوعی علف کش به حساب می آید.
این گازها از نظرعملیاتی پایداری در محیط و اثر بخشی نظامی بسیار ضعیف بودند. به طوری که گاهی اوقات نیروهای ایران متوجه قرار گرفتن در معرض این گونه حملات نمی شوند. به این علت نیز تلفات نیروهای ایران در این دوره با وجود فقدان هرگونه تجهیزات حفاظتی و خنثی سازی از ده شهید و یک یا دو مجروح تجاوز نمی کند.
این دوره از آغاز تهاجم برق آسای ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 تا پایان آزادسازی مناطق اشغالی به ویژه آزادی خرمشهر در سوم خرداد 1361 که بزرگترین اشغالگری ارتش عراق بود را شامل می شود.
دوره دوم از تیرماه سال 1361 و عملیات رمضان که نخستین عملیات نفوذی نیروهای ایران به داخل خاک عراق بود شروع شد تا پایان سال 1365 و عملیات های کربلای 4 و 5 ادامه یافت .
در این دوره عراق از جنگ افزارهای شیمیایی به عنوان سلاح تدافعی استفاده کرد تا به کمک آن از عملیات های تهاجمی ایران جلوگیری نماید.
در این دوره ارتش عراق بیش از 230 بار مواضع نیروها مراکز پشتیبانی و تدارکاتی شهرها و روستاها را هدف حملات شیمیایی قرار داد . اقدامی که حدود 44 هزار نفر کشته و مجروح در پی داشت .
با گذشت نزدیک به دو ماه از آزادسازی خرمشهر وعقب نشینی اجباری نیروهای عراق به پشت مرزهای بین المللی آشکار شد که مجامع بین المللی به تامین حقوق ایران که عبارت بودند از تعیین متجاوز تنبیه او و جبران خسارات جنگی تمایلی ندارند جمهوری اسلامی برای استیفای حقوق خود تعقیب متجاوز را در خاکش جز برنامه های خود قرار داد.
بنابراین 23 تیرماه سال 1361 اولین عملیات که « رمضان » نام دارد طراحی و اجرا شد که هدف از آن آزادسازی بصره بود.
در این عملیات عراق علیه نیروهای پیاده ایران که فاقد تجهیزات حفاظتی بودند گازهای اشک آور و تهوع آور استفاده کرد. این تاکتیک که در کنار بمباران گسترده هوایی و آتش همه جانبه توپخانه انجام شد شیرازه نیروهای عمل کننده را از هم پاشید و دسترسی به هدف را غیرممکن ساخت .
در جنگ عراق علیه ایران این اولین بار بود که سلاح شیمیایی نقش بازدارنده گی به خود گرفت و نیروهای ایران را از دستیابی به اهداف تعیین شده باز داشت .


این تجربه موفق عراق را واداشت تا به طور رسمی مدیریت رسته جنگ شیمیایی را به سازمان ارتش اضافه کند و عوامل پیچیده و خطرناک تر شیمیایی را فراهم نماید.
در این مقطع زمانی عراق مناطقی را که عبارتنداز : منطقه عملیاتی مسلم بن عقیل در سومار منطقه عملیاتی محرم در ارتفاعات « حمرین » ایلام منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی در محور چزابه ـفکه ساوجی آبادان ارتفاع 175 موسیان تنکاب شرهانی گردنه « بایره » کردستان و شلمچه می باشند بمباران و گلوله باران شیمیائی کرد.
سال 1361 با شرایطی به پایان رسید که عراق دفع چهار عملیات کوچک و بزرگ ایران را تجربه داشت .
این کشور که استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی را برای مقابله با تهاجم نیروهای پیاده ایران موثر دیده بود زمستان 1361 برای خرید تجهیزات گوناگون شیمیایی با شرکت « دری رایج » آلمان فدرال که سازنده وسایل فنی شیمیایی بود قراردادی را منعقد کرد.
و همچنین برای ساخت عوامل پیچیده و ترکیبی از کشورهای غربی به ویژه آلمان فدرال آمریکا و انگلستان در خور قابل توجهی مواد شیمیایی به ویژه گاز اعصاب را خرید. بدینوسیله برای مقابله با تهاجم آینده ایران خودرا آماده کرد.
سال 1362 در حالی می رسد که عراق مجهز به انواع سلاحهای شیمیایی می باشد . دراین سال از عوامل شیمیایی مثلث « باران زرد » گاز اعصاب به نام « تابون » انواع سموم قارچ از جمله « نیوالندل » تی ـ 2 اچی تی ـ 2 ددکارول عوامل فسفری ناتوان کننده و... استفاده کرد و نشان داد که جنگ این کشور با ایران به مرحله تازه ای رسیده است .
تاثیر تراکمی ترکیب دو عامل سمی گاز « خردل » و « باران زرد » مطلقا کشنده است . « باران زرد » از سموم « تریکوتسین » بدست می آید که از طریق انواع قارچ « فوساریوم » تولید می شوند.
این ماده را می توان از غلات کپک زده و آلوده بدست آورد.
در میان سمومی که روی پوست اثر می گذارد این تنها ماده ای است که به آسانی می توان آن را تولید کرد. یک میلیاردم گرم از این سم بر یک سانتی متر مربع پوست ایجاد حساسیت می کند. یک میکروگرم آن سلول های پوست را از بین می برد.
در این سال عراق 45 بار از انواع گازهای شیمیایی در جبهه های مختلف استفاده کرد که این مقدار چهار برابر سال های قبل بود.
در عملیات رمضان عراق در علیه ایران که فاقد تجهیزات حفاظتی بودند گازهای اشک آور و تهوع آور استفاده کرد
در سال 1362 عراق 45 بار از انواع گازهای شیمیایی در جبهه های مختلف استفاده کرد که این مقدار چهار برابر سال های قبل بود

عراق علاوه بر جبهه ها دامنه بمباران و گلوله باران شیمیایی را به روستاها و شهرها نیز کشاند. هدف آن کشور از این عمل این بود که هزینه هر پیروزی نظامی را به حدی افزایش دهد تا ایران را به پذیرش قطعنامه وادار و از تنبیه متجاوز منصرف نماید.
سال 1362 عراق بیش از سی منطقه از مناطق جبهه ها شهرها و روستاها را با هواپیما توپخانه و خمپاره حمله شیمیایی کرد.
سال 1363 در منطقه عمومی فاو عملیات والفجر هشت آغاز شد . عراق که توان مقابله با هجوم رزمندگان اسلام را نداشت به سلاح های شیمیایی متوسل شد.
ایران در این حمله به شهر فاو وارد شد. تمام پاتک های دشمن را در هم شکست . گارد ریاست جمهوری آن کشور را به محاصره درآورد . عراق از 20 بهمن تا 11 بهمن اسفند ماه همان سال شدیدترین حملات شیمیایی را که در طول جنگ سابقه نداشت انجام داد.
رژیم بعثی طی پانزده روز بیش از هفت هزار گلوله توپ و خمپاره که حاوی مواد شیمیایی بودند علیه نیروهای ایرانی به کار گرفت و هزار بمب شیمیائی بر آسمان فاو رها کرد.
شدیدترین حمله شیمیایی در جاده فاو ـ بصره انجام شد. غلظت آلودگی شیمیایی در منطقه فاو به اندازه ای بود که تمام جانوران پرندگان و آبزیان نابود شدند. درختان خرما و نیزارها پژمرده و خشک شدند.
در این منطقه عوامل شیمیایی جدیدی نیز همچون گازهای خفه کننده و سیانور بکار رفت .
در سال 1364 تعداد مصدومان گازهای شیمیایی بی سابقه بود . در این سال به رغم این که تعداد حملات شیمیائی نسبت به سال قبل افزایش چندانی نداشت اما آمار مصدومان و شهیدان آن بیشتر بود . طی « 37 » نوبت حملات شیمیایی « 10273 » نفر مصدوم و « 36 » نفر شهید به جای گذاشت .
در این سال ایران جمعی از مصدومین را به کشورهای اتریش آلمان غربی سوئیس بلژیک و انگلستان اعزام کرد. در پی آن افکار عمومی جهان به جنایت عراق آگاه شدند و آن کشور را محکوم کردند. اما این محکومیت عراق را از ادامه حملات شیمیایی بازنداشت .
در سال 1365 حملات شیمیایی عراق به دو علت افزایش یافت :
1 ـ تعداد حملات نیروهای ایران به داخل خاک عراق بیشتر بود .
2 ـ استراتژی دفاع متحرک عراق شروع شده بود .


عراق از آغاز سال 1365 با توسل به استراتژی دفاع متحرک از لاک دفاعی خارج شد و بخش هایی از مواضع ایران را تصرف کرد که مهم ترین آن شهر مهران بود.
در شهریور 1365 که عملیات کربلای دو در محور عمومی حاج عمران انجام گشت عراق به سلاح شیمیایی متوسل شد. در این ماه منطقه « شیخ صالح » در غرب کشور هدف گلوله های حاوی گاز خردل و اعصاب قرار گرفت .
عملیات کربلای چهار در محور جزیره « مینو » عملیات کربلای پنج در « شلمچه » و عملیات کربلای شش در محور « سومار » انجام شد. در این عملیات ها عراق از گازهای خردل خون اعصاب و خفه کننده استفاده کرد.
ابتدای سال 1366 ایران عملیات کربلای هشت را در منطقه شلمچه و کربلای ده را در « ماووت » انجام داد . عراق در این دو عملیات عوامل شیمیایی تاولزا خردل و خون بکار برد. عملیات « نصر » که در استان سلیمانیه انجام شد عراق چهار نقطه سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران شیمیایی کرد.
اسفند سال 1366 فاجعه بزرگ بشری اتفاق افتاد که جهانیان را بیش از پیش تحت تاثیر قرار داد و قلوب رزمندگان اسلام را داغدار نمود آن بمباران شیمیایی حلبچه بود که عراق در عملیات والفجر ده انجام داد.
در این عملیات هواپیماهای عراقی بمب های که حاوی گازهای خردل اعصاب و سیانور بود بر سر مردم بی دفاع شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن ریختند که بر اثر آن پنج هزار نفر شهید و چهار هزار نفر مصدوم شدند. روزنامه « گاردین » حمله شیمیایی به حلبچه را بزرگ ترین جنایت جنگی عراق دانست .
دوره سوم جنگ شیمیایی عراق علیه ایران از ابتدای سال 1366 شروع شد . با این که ایران قطعنامه « 598 » را پذیرفت اما حملات شیمیایی عراق تا تابستان سال 1367 ادامه داشت .
دوره سوم حملات شیمیایی عراق زمانی آغاز گشت که آن کشور با رفع ضعف های تاکتیکی خود در شیوه استفاده از گازهای شیمیائی و دست یابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا ترکیبی از آنها برای بازپس گیری مناطق تحت تصرف نیروهای ایران بهره گرفت .
در این سال برای تصرف فاو عراق از گاز خردل اعصاب و سیانور استفاده کرد. دشمن که از سلاح های شیمیایی به منزله آتش پشتیبانی نیروهای عمل کننده بهره می برد در نهایت « فاو » را از دست نیروهای ایرانی بازپس گرفت .
دومین حمله عراق در شلمچه اتفاق افتاد که بخشی از این منطقه به تصرف مجدد آن کشور درآمد. بعد از آن عراق دو حمله همزمان به مهران و جزایر مجنون را بازپس گرفت .
استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در طول هشت سال جنگ علیه ایران و سکوت مجامع بین المللی در قبال آن درس اساسی برای ملت داشت که بخشی از آن اشاره می شود :
1 ـ هر چند تحولات گسترده ای در قوانین و مقررات بین المللی درباره منع به کارگیری سلاح های کشتار جمعی در جهان رخ داده است اما این قوانین و مقررات فاقد ضمانت اجرایی هستند. بنابراین اتکای صرف به افکار عمومی نمی تواند مانع از استفاده از این گونه سلاح ها در جنگ شود.
2 ـ در طول جنگ عراق علیه ایران بسیاری از کشورهای غربی بخصوص آمریکا انگلستان فرانسه ایتالیا آلمان فدرال و شوروی سابق که از طراحان پروتکل « 1925 » ژنو هستند آن کشور را برای تولید گازهای شیمیایی تجهیز کردند . هدف از همکاری آنها علیه ایران جلوگیری از پیروزی ایران و کسب سود بوده است .
3 ـ جنگ عراق علیه ایران و حمایت کشورهای غربی از آن کشور هشدار برای ایران است که در دنیا سخن حق چندان خریدار ندارد. قدرت اقتصادی و نظامی در دست معدود کشورهایی است که استراتژی ایران در دنیا با منافع آنها تضاد دارد.
پس باید به هوش باشیم و سعی کنیم در هر زمینه روی پای خود بایستیم . در غیر این صورت فکر سخن و عمل ملت و مسئولین کشور ما فدای نیازی خواهد شد که به دنیا داریم .
ارسالی از : روابط عمومی تیپ دوم لشکر 17 پیاده علی بن ابی طالب (ع )
در سال 1363 در منطقه عمومی فاو; عملیات والفجر 8 آغاز شد . عراق که توان مقابله با هجوم رزمندگان اسلام را نداشت به سلاح های شیمیایی متوسل شد
رژیم بعثی عراق طی پانزده روز بیش از هفت هزار گلوله توپ و خمپاره که حاوی مواد شیمیایی بودند علیه نیروهای ایرانی به کار گرفت و هزار بمب شیمیایی در آسمان فاو رها کرد



علی بهشتی پور
روزنامه جمهوری اسلامی 860724

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:15 بعد از ظهر
نخستین قرارداد بین المللى براى محدودسازى استفاده از سلاح هاى شیمیایى به سال ۱۶۷۵ میلادى برمى گردد.هنگامى که فرانسه و آلمان با امضاى موافقتنامه اى در استراسبورگ درباره ممنوعیت کاربرد گلوله هاى سمى به توافق رسیدند.
دویست سال بعد در سال ۱۸۷۴میلادى «کنوانسیون بروکسل درباره حقوق و قوانین جنگ»کاربرد سموم یا سلاح هاى سمى و نیز سلاح ها، پرتابه ها و موادى را که باعث مصدومیت و رنج غیرمعمول مى شود، ممنوع اعلام کرد.
پیش از پایان قرن نوزدهم و در سال ۱۸۹۹میلادى کنفرانس بین المللى صلح در لاهه برپا شد و منجر به امضاى موافقتنامه اى در ممنوعیت استفاده از پرتابه هاى جنگى محتوى گاز سمى گردید.

* دولت هاى غربى و تجهیز عراق به سلاح شیمیایى
با وجود اینکه کشورهاى اروپایى همچون آلمان و فرانسه از قرن ها پیش در ممنوعیت استفاده از سلاح هاى شیمیایى پیشگام شده اند، اما اسناد و مدارک حاکى از آن است که این کشورها در عمل به قراردادهاى بین المللى چندان پایبند نبوده و با هدف تجارى در تجهیز دیگر کشورها به این سلاح ها نقش اساسى داشته اند.نمونه بارز این ادعا نقشى است که کشورهایى از این دست در تجهیز رژیم بعث به سلاح شیمیایى ایفا کرده اند .
سرتیپ «عبدالرزاق السامرایى» که مسئول راه اندازى بخش سلاح هاى شیمیایى در نیروى هوایى رژیم بعثى بوده است در خاطرات خود دراین باره چنین مى گوید: من در ۲۵ اکتبر ۱۹۷۹ (۵۸‎/۸‎/۳) در یک مأموریت سرى براى تهیه تجهیزات تولید سلاح هاى شیمیایى، رهسپار آلمان غربى شدم.پس از مذاکره با مسئولان شرکت آلمانى «KarlKolb»، قرار دادى در این مورد امضا کردم، اما به دلیل اجرا نشدن کامل این قرار داد، بنا شد که آنان خود به عراق سفر کنند.
پس از چندى، مسئولان شرکت مزبور با کارشناسان نظامى ارتش در عراق ملاقات کرده، راهنمایى هاى فنى لازم را در خصوص ساخت و تولید گازهاى سمى و ترکیبى ـ از جمله گاز تابون (Tabun) و موستارد (Mustard) و گازهاى اعصاب که قادر است نزدیک به یک صد هزار نفر را نابود کند ـ ارائه دادند.
همچنین با امضاى یک قرار داد خرید گلوله و موشک شیمیایى با شرکت هاى آلمانى توانستیم بیش از ۱۰۷۵۵ کلاهک شیمیایى ـ اعم از بمب، گلوله توپ و موشک ـ وارد کنیم و با ذخیره سازى ۱۰۰۵ تن مواد شیمیایى، میزان ذخایر این مواد را در انبارها به پنج هزار تن افزایش دهیم.
بدین ترتیب، عراق پس از تلاش هاى بسیار توانست مقادیر زیادى مواد میکروبى شامل پانصد هزار لیتر (۱۳۰ هزار گالن) ماده بسیار سمى «پوتولیمن» و پنجاه هزار لیتر (۱۳ هزار گالن) ماده «انتراکس» ـ موسوم به «اخگر خبیث» ـ تولید کند.
در زرادخانه شیمیایى عراق، حداقل سى هزار تن مواد گازى و مایع سمى از جمله گاز خردل، خردل فسفرى و گوگردى و گازهاى اعصاب مانند سارین، تابون، سرمان، هیدروژن سیاتید و گازهاى تاول زا وجود داشت.گاز خردل، در کارخانه هاى «التاجى» به طور خیلى محرمانه ساخته و درموشک هاى جنگنده هاى نیروى هوایى تعبیه مى شد.
از سوى دیگر، عراق تکیه زیادى بر نیروهاى هوایى خود داشت.این ویژگى باعث شد که به استفاده از سلاح هاى کمکى در نیروى هوایى روى آورد.بدین رو، فکر کاربرد سلاح شیمیایى در نیروى هوایى مطرح و با استقبال رو به رو شد، زیرا از نظر اقتصادى، این کار مقرون به صرفه بود.
به همین دلیل، سرتیپ ستاد «عبدالرزاق السامرایى» که از افسران متخصص نیروى هوایى در امور شیمیایى بود، به فرانسه اعزام شد تا با شیوه هاى کاربرد گازهاى شیمیایى در موشک ها آشنا شود.او پس از سه سال به عراق بازگشت و بخش گازهاى شیمیایى را در این نیرو راه انداز کرد.
دکتر حسین شهرستانى وزیر نفت دولت فعلى عراق و از دانشمندان هسته اى این کشور که به علت مخالفت با صدام سالها زندان بوده است مى گوید : فعالیت هسته اى صدام از سال ۱۹۸۰ (۵۹) آغاز و در بخش شیمیایى در سال ۱۹۸۲ (۶۱) با کمک تعدادى از شرکت هاى آمریکایى جهت تولید گاز اعصاب و سارین توسعه یافت.
دکتر گراهان پى یرسون (از محققان ساخت عوامل جنگ هاى بیولوژیک در دپارتمان صلح دانشگاه برادفورد انگلیس) نیز به این امر اذعان دارد، فقط وى معتقد است اقدام عراق براى کسب توانمندى BW (بیولوژیک)، از سال ۱۹۷۶ (۵۳) آغاز شد و یک سال بعد در ۱۹۷۵ (۵۴) عراق اجراى ۷۸ پروژه تحقیق و توسعه را در مرکز آل سلمان آغاز کرد و در سال ۱۹۸۵ (۶۴) قادر به تولید انبوه عوامل میکروبى سیاه زخم و سم بوتولیسم بود.
جیمز وولسى رئیس سابق سازمان سیا معتقد است میکروب سیاه زخم در بسیارى از آزمایشگاه هاى آمریکا قابل دسترسى بود و از سوى کشورهاى مختلف و از جمله عراق در دهه ۸۰ توزیع شد.

* فجایع شیمیایى رژیم بعث در هشت سال دفاع مقدس
اقدام عراق براى دستیابى به تکنولوژى و ذخایر شیمیایى متعاقب شکست هاى عراق و استفاده از جنگ شیمیایى به عنوان یک راه حل ممکن براى مشکلات نظامى اش آغاز شد.
در زمستان ۱۳۵۹ - یعنى چند ماه بعد از جنگ تحمیلى- عراق از گلوله هاى شیمیایى که غالباً گاز اشک آور و تهوع زا بود، استفاده نمود که استفاده از آن کاملاً محدود و احتمالاً آزمایشى بود.اما از اواسط سال ۱۳۶۲ حملات هدفمند شیمیایى عراق علیه ایران آغاز گردید و در طول جنگ بیش از سى حمله علیه مناطق مسکونى انجام شد.حمله به سردشت در تیر ماه ۱۳۶۶ فجیع ترین آن بود.در این حمله از جمعیت ۱۲ هزار نفرى سردشت ۱۳۰ تن کشته و چهار هزار نفر مصدوم شدند.
در مرداد ماه ۱۳۶۲ هفت حمله شیمیایى مهم در منطقه عملیاتى شمال غرب کشور شامل منطقه عملیاتى والفجر ،۲ پیرانشهر و حاج عمران صورت گرفت.در منطقه حاج عمران بعد از انفجار بمب ها در حمله هاى ۱۷ و۱۸ مرداد ۱۳۶۲ دود سیاه رنگى در منطقه پخش شد و ذرات ریزى روى زمین، تجهیزات و نیروها را گرفت و بوى تند خاصى مشابه سیر در منطقه پخش شد.پس از ۳-۲ ساعت نیروها دچار قرمزى چشم شدند و ۷-۵ ساعت بعد استفراغ شروع شد.
در آبان ماه ۱۳۶۲منطقه وسیعى از غرب کشور چند روز پس از عملیات والفجر ،۴ با گاز خردل بمباران شد که ده نفر از مردم شهر بانه و سردشت شهید شدند.
در تاریخ سوم اسفند ماه۱۳۶۳ در جنوب در روز چهارم عملیات خیبر،عراق دست به عملیات شدید شیمیایى با استفاده از گاز خردل زد و طى ۴۸ ساعت حدود ۵ تن گاز خردل را با یکصد بمب بر روى رزمندگان ریخت که نتیجه آن ۲۱۰۰ نفر مصدوم بود.
در تاریخ نوزدهم اسفند ماه۱۳۶۲ بر اثر حملات شیمیایى عراق در جزایر مجنون ۵۴۳ رزمنده با گاز خردل مصدوم و تعدادى شهید شدند.با این وجود بعد از اعتراضات ایران واعزام تعدادى از مصدومین شیمیایى به بیمارستان هاى کشورهاى اروپایى و اعزام هیأت هاى کارشناسى سازمان ملل طى سال ۱۳۶۲ به بعد، در زمستان ۱۳۶۵ عراق براى نخستین بار به عنوان کاربرد جنگ افزارهاى شیمیایى علیه نیروهاى ایرانى معرفى شد.
در روز بیست ودو اسفند ماه ۱۳۶۳ عراق حملات شیمیایى شدیدى را در جزایر مجنون از سر گرفت که از مجموعه گاز خردل و گاز اعصاب علیه سربازان ایرانى استفاده نمود که در نتیجه آن ۲۲۳۱ نفر مصدوم و ۳۲ نفر شهید شدند.
در بعد از ظهر چهار شنبه بیست و سه بهمن ماه ۱۳۶۴ عراق با استفاده از هوا پیما منطقه آزاد شده فاو را به شدت مورد حمله شیمیایى قرار داد که این حملات عمدتاً با گاز اعصاب و کمتر خردل بوده است و طى دو روز تعداد مصدومین شیمیایى در منطقه فاو ناشى از گاز هاى خردل، اعصاب- سیانید- به ۸۵۰۰ نفر رسید.
متأسفانه آنکه در صبح هشتم اسفند ماه ۱۳۶۴ بیمارستان صحرایى حضرت فاطمه زهرا (س) به وسیله ده فروند هواپیماى عراقى بمباران شیمیایى شد و به همین دلیل با مصدومیت عده کثیرى از کارکنان بیمارستان، این مرکز درمانى براى مدت طولانى از فعالیت باز ایستاد.
در تاریخ دهم دى ماه ۱۳۶۵ یک بیمارستان صحرایى در سومار در اثر بمباران شیمیایى با گاز خردل به شدت آلوده شد و جمع زیادى از کادر پزشکى این بیمارستان مصدوم شدند که آمار موجود ۴۰۰ مصدوم و ۲۰ شهید را گزارش مى نماید.
در روز پنج شنبه بیست و هفتم اسفند ماه ۱۳۶۶ شهر حلبچه در استان کردستان عراق و روستاهاى اطراف به شدت مورد حملات شیمیایى با گاز اعصاب و سیانید قرار گرفت و در این فاجعه ۵۰۰۰ کشته و۷۰۰۰ مصدوم بجا ماند که در روز هاى بعد جاده هاى ارتباطى و روستاهاى اطراف را با گاز خردل نیز مورد حمله قرارداد.
در بهار ۱۳۶۷ با فعال شدن مجدد جبهه هاى عملیاتى جنوب حملات شیمیایى عراق نیز مجدداً در این مناطق شدت یافت که در بیست و هشتم فروردین ماه ۱۳۶۷ عراق حمله وسیع شیمیایى را به منطقه فاو در خطوط مقدم و پشتیبانى آغاز کرد.
در روز پنج شنبه اول اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ عراق روستاهاى خوزستان در اطراف دار خونین و هویزه را با گاز اعصاب وسیانید مورد حمله قرار داد و در همین روز مناطق واقع در اطراف جاده اهواز - خرمشهر را نیز مورد حمله قرار داد.
در تاریخ چهارم تیر ماه ۱۳۶۷ حمله عراق به جزایر مجنون با عوامل شیمیایى آغاز شد و شدت حمله به حدى بود که با مصدوم نمودن سربازان و گردو خاک حاصله عراق جزایر مجنون را تصرف نمود. با توجه به ناپایدارى گاز اعصاب بعد از مدتى عراقى ها وارد منطقه شدند.
و سرانجام آخرین حمله شیمیایى عراق در مرداد ماه ۱۳۶۷ در شهر اشنویه اتفاق افتاد که با پرتاب ۸ بمب از یک هواپیماى ملخى بااستفاده از گاز خردل انجام شد که ۲۶۸۰ مصدوم غیر نظامى بر جاى گذاشت و بعد از توقف جنگ ایران و عراق، رژیم عراق حملات شیمیایى را متوجه مخالفان و مناطق کردنشین عراق نمود.
سهیلا طائى
روزنامه ایران

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:11 بعد از ظهر
دست هاى پنهان استعمار
در جنگ ایران و عراق، بیشترین حمایت هاى مالى که به دولت عراق صورت مى گرفت از سوى کشورهاى حواشى خلیج فارس بود. این کشورها با فروش نفت به دست آمده از آب هاى خلیج فارس عراق را پشتیبانى مى کردند.

این کشورها عبارتند از: عربستان سعودى ۹/۳۰ میلیون دلار، کویت ۲/۸ میلیون دلار، امارات متحده عربى ۸ میلیون دلارکه برخى از این حمایت ها رسوایى هایى را نیز به دنبال داشت. به عنوان مثال بانک هاى آتلانتا که یکى از شهرهایى است که بیشترین بانک هاى ایتالیا در آن وجود دارند بیشترین وام را در اختیار مالیات دهندگان امریکایى قراردادند تا آنها نیز بتوانند این وام ها که حدود ۵ میلیارد دلار مى شد را براى خرید تجهیزات نظامى و سلاح هاى شیمایى در اختیار دولت عراق قرار دهند که این وام ها از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ به امریکاییان واگذار مى شد.در آگوست ۱۹۸۹ زمانى که عوامل FBI به شعبه BNL آتلانتا حمله کردند مدیران این شعبه به علت وام هاى غیر قانونى و پنهانى که براى خرید سلاح هاى شیمایى و تجهیزات نظامى براى دولت عراق در اختیار امریکاییان قرار داده بود متهم شد که در این زمان داستان این رسوایى در روزنامه هاى نیویورک تایمز و لس آنجلس تایمز به طور گسترده اى نشر شد و چون این رسوایى گربیان گیر دولتمردان امریکایى نیز بود مجلس امریکا سریعاً به آن رسیدگى کرد.آلن فردمن شرح این رسوایى را در کتاب تار عنکبوت خود مى آورد. در این کتاب از این راز تاریخى که چطور کاخ سفید به صورت غیر قانونى تجهیزات نظامى را براى عراق فراهم مى کند پرده برداشته مى شود.
در اوایل سپتامبر۱۹۸۹ فایننشال تایمز نوشت: اولین اتهام BNL آن است که بدون ضمانت ایالات متحده امریکا وام هایى راهبردى براى خرید سلاح هاى شیمیایى و هسته اى در اختیار امریکاییان قرار داده است. علاوه بر این حمایت ها، یکسرى از شرکت ها و کارخانجاتى که ناوهاى جنگى مى ساختند تحت نظارت دولتمردان امریکایى تعداد زیادى ناو جنگى ساخته و آن را در اختیار دولت عراق قرار مى دادند و در نهایت حدود ۳۵ میلیارد دلار از سوى کشورهاى غربى و بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار از سوى کشورهاى حاشیه خلیج فارس وام در اختیار دولت عراق قرار گرفت.
وفیق سامرایى رییس استخبارات نظامى عراق در زمان جنگ طى مصاحبه اى اعلام کرد:اگر حمایت غرب نبود صدام نمى توانست جنگ علیه ایران را آغاز کند و ادامه دهد. وى نقش ایالات متحده در کمک به صدام را چنین برمى شمارد.
۱- ارایه اطلاعات کامل به عراق در مورد آرایش نظامى نیروهاى ایران
۲- تشویق متحدین خود در اروپا و منطقه و اعطاى کمک مالى به عراق
۳- تحریم ایران و جلوگیرى از دستیابى آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن.
همچنین هاوارد تیچر عضو شوراى امنیت ملى امریکا در زمان ریگان معتقد است امریکا براى صدام حسین کارى کرد که تا آن روز براى هیچ یک از متحدین خود نکرد، بود.

زهرا مقصودى
ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

 
دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:9 بعد از ظهر
قربانیان سلاح شیمیایى
۲۷ مهر ماه ۱۳۵۹ نخستین بارى بود که ارتش عراق در منطقه جنوب از سلاح شیمیایى استفاده نمود. عراق چهار بار از سلاح شیمیایى از نوع تاول زا(گاز خردل) استفاده نمود که ۲۰ شهید و یک مصدوم برجا گذاشت.
ارتش بعث حملات شیمیایى را در سال ۶۰ و ۶۱ گسترش داد که در نتیجه پیشروى رزمندگان روى داد. عراق در سال ،۱۳۶۰ شش بار از این سلاح مرگبار استفاده کرد. این بار با ۱۰۱ شهید.
در سال ۱۳۶۱ و عملیات والفجر مقدماتى ۱۲ بار منطقه غرب و جنوب مورد اصابت بمب هاى شیمیایى قرار گرفت. جبهه میانى، غرب و شمال غرب و بخشى از استان هاى ایلام، آذربایجان غربى، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه در عملیات هاى والفجر ۲ و ۴ در سال ،۱۳۶۲ ۶۴ بار مورد اصابت بمب هاى شیمیایى قرار گرفتند. هزاران شهید و مصدوم حاصل این بمب ها بود.از اول فروردین تا ۲۷ اسفند ،۱۳۶۳ ۲۲۲۵ نفر مصدوم و ۴۰ شهید در عملیات هاى خیبر و بدر حاصل اصابت ۵۸ بار بمب هاى تاول زا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است. سال ۱۳۶۴ و در عملیات والفجر ۸ و ابتداى والفجر ۹ در مناطق جنوب، ۷۶ بار سلاح شیمیایى به کار رفت که حاصل آن ۷۷ شهید و حدود ۱۱ هزار و ۶۴۴ نفر مصدوم بود.
با پیروزى رزمندگان اسلام در کربلاى ،۲ ،۴ ۵ و ۶ دشمن ۱۰۲ بار از سلاح هاى شیمیایى استفاده کرد. ۴۷۲۰ نفر مصدوم و ۱۵۷ نفر شهید شدند.
سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام ۴۳ بار از سلاح شیمیایى استفاده کرد که ۹۴۴۰ مصدوم و ۴۲۲ شهید حاصل حملات دشمن بود.
سال پایانى جنگ با ۳۴ حمله شیمیایى همراه بود که در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت گردیده است. آخرین بار آن پس از قرارداد ۵۹۸ در جریان عملیات بازپس گیرى فاو بود. براساس آمارهاى رسمى نهادهاى مسوول در این رابطه کل شهداى حملات شیمیایى در طول جنگ حدود ۲۶۰۰ شهید و مصدومان نظامى و غیرنظامى ۱۰۷ هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایى ( که در حال حاضر تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند) حدود ۴۵ هزار نفر است.
به کارگیرى این سلاح ها در حالى از سوى دشمن صورت پذیرفت که عراق جزو ۱۲۰ کشور امضاکننده پروتکل ژنو درباره منع سلاح هاى سمى، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل ۱۹۲۵ ژنو که طى قطعنامه ،۲۶۱۲ (۱۲)B سازمان ملل مجددا به تصویب رسیده است صراحتا استعمال سلاح هاى شیمیایى را منع مى کند.پزشکان انگلیسى مى گویند: بازماندگان بمباران شهر حلبچه که بیش از ۵ هزار کشته داشت به بیمارى هاى روانى، پوستى و مغزى بسیار خطرناک مبتلا هستند و تعداد بیماران سرطانى بسیار زیاد است. این سلاح ها داراى تاثیر موروثى بوده و از نسلى به نسل دیگر منتقل مى شود.
بیگلرى

ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:8 بعد از ظهر
چراغ سبزى براى حمله عراق به ایران
پیروزى انقلاب اسلامى و سقوط شاه بناى استراتژى آمریکا در منطقه سوق الجیشى خلیج فارس، که بر دو ستون ایران شاهنشاهى و عربستان سعودى پى ریزى شده بود، فرو ریخت و این مساله، مناسبات میان دو کشور ایران و عراق را دستخوش تغییر و تحول کرد.
به این ترتیب که موازنه نسبى قوا که تا پیش از انقلاب بین ایران و عراق حاکم بود، تغییر کرد و با پیدایش خلاء قدرت در منطقه، موج اسلام خواهى مى توانست ثبات مطلوب آمریکا در منطقه را مورد تهدید جدى قرار بدهد. در نتیجه، لازمه تامین منافع آمریکا و غرب، اعاده نظم پیشین در منطقه بود.
طرح رویکرد آمریکا به رژیم عراق نیز تنها در چنین چارچوبى قابل درک است. البته کارتر و استراتژیست او برژینسکى و دیگر استراتژیست هاى همفکر وى در هیات حاکمه ایالات متحده، همزمان با کار روى سناریوى برقرارى تماس محرمانه با دولتمردان عراق، پروژه دیگرى را نیز در دستور کار خود قرار داده بودند و آن طراحى و اجراى یک کودتاى نظامى سریع توسط عوامل سلطنت طلب باقى مانده در ارتش ایران بود.
آنان پس از تکمیل طرح این عملیات به سراغ شاهپور بختیار نخست وزیر فرارى رژیم سلطنتى- که در پاریس زندگى مى کرد - رفتند و رهبرى سیاسى صورى عملیات براندازى نظام جمهورى اسلامى را به وى محول کردند.
در داخل کشور نیز شبکه اى از عناصر برگزیده براى اجراى عملیات موسوم به شبکه نیما تشکیل شد. این شبکه به سرعت دست به کار عضوگیرى و شناسایى اهداف عمده در تهران و قم و توجیه و مسلح کردن خود شد. در کتاب آغاز تا پایان در بررسى وقایع سیاسى - نظامى جنگ، آمده است که اعضاى شبکه نیما علاوه بر نیروى هوایى، در قالب یگان ها و نیروهاى ارتش حضور داشتند و مهمترین اهداف آنان بمباران و حمله به چهار مرکز مهم بود: حسینیه جماران، مجلس شوراى اسلامى، پایگاه هاى سپاه و شهر قم.
ملاقات پنهانى در اردن
در چنین شرایطى در تیر ماه سال ،۵۹ برژینسکى از سوى کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا راهى کشور اردن شد تا تحت شدیدترین تدابیر امنیتى و با رعایت نهایت جوانب پنهان کارى با صدام حسین ملاقات کند. ملاقات محرمانه صدام حسین و برژینسکى در مرز اردن، به منزله چراغ سبز آمریکا به عراق، براى آغاز جنگ بود و اینکه در صورت حمله به ایران، مورد حمایت آمریکا قرار خواهد گرفت.
این ملاقات سه ماه پس از تجاوز عراق به ایران افشاء شد. زمانى که ماشین جنگى صدام در سرزمین هاى اشغالى زمین گیر شده بود، طارق عزیز معاون وقت نخست وزیر عراق سفرى به فرانسه کرد و در گفت وگو با مجله فیگارو خبر ملاقات محرمانه صدام و برژینسکى را اعلام کرد. در بخشى از مقاله ترجمه شده فیگارو که ۱۷ آذر ۵۹ در روزنامه انقلاب اسلامى به چاپ رسیده آمده است:
جریان جنگ ایران و عراق، در واقع از ژوئن گذشته (تیر ماه ۵۹) زمانى آغاز شد که برژینسکى به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد. او قول داد که از صدام حسین کاملا حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوى عراق در مورد شط العرب (اروندرود) و احتمالا برقرارى یک جمهورى عربستان در این منطقه (استان خوزستان) مخالفت نخواهد کرد.
سرانجام کلیه اقدام ها به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد. صرف نظر از این بیان، کارتر پیش تر نیز وعده هاى فریبنده ترى به رهبر ماجراجوى بعثى داده بود. وعده هایى همچون موافقت ایالات متحده با ایفاى نقش عراق به عنوان ژاندارم آمریکا در خلیج فارس. اگرچه ملاقات هاى پى درپى نمایندگان آمریکایى با صدام در ابتدا پیش از آنکه هدف برافروختن آتش یک جنگ نظامى را در منطقه استراتژیک خلیج فارس داشته باشد، به دنبال اجراى موفقیت یک کودتاى نظامى در ایران بود. کارتر پروژه کودتا را در صدر اولویت هاى خود قرار داده بود. لذا برنامه ریزان امنیت ملى کاخ سفید، تهاجم نظامى عراق را به عنوان راه حل جایگزین در نظر گرفته بودند.
کودتاى شبکه نیما
سرانجام نیروهاى ارتش عراق با برنامه ریزى ایالات متحده عملیات براندازى در قالب کودتا را آغاز کردند. نیروهاى ارتش عراق براى سردرگم ساختن مقامات تهران و فراهم آوردن شرایط براى عناصر کودتاچى در مرداد ۵۹ در ۲۰ نقطه مرزى اقدام به ایجاد درگیرى کردند. اما آنها توان نیروهاى انقلابى ارتش و خصوصا سپاه پاسداران را در برنامه ریزى هاى خود لحاظ نکرده بودند. این شد که اعضاى شبکه نیما به شکل غیرمنتظره اى توسط نیروهاى انقلابى ارتش و سپاه دستگیر شدند و برنامه کودتا شکست خورد و پروژه اول علیه جمهورى اسلامى به نتیجه نرسید. لذا در همین زمان عناصر باقیمانده کودتاچیان به خاک عراق فرار کردند و سران عراقى نیز همزمان بر حجم تحرکات سیاسى دیپلماتیک خود با کاخ سفید افزودند.
آغاز توطئه جنگ
در پى شکست کودتا، ارتش عراق عملیات مهندسى وسیعى را در مجاورت مرزهاى جنوبى و غربى ایران آغاز کرد. از آماده سازى پل هاى شناور نظامى در کرانه غربى اروند رود گرفته تا احداث کانال ها و سنگرهاى بتن آرمه در مجاورت مرزهاى میانى و شمالى.
یگان هاى اکتشافى و عملیاتى ارتش عراق نیز با حمایت هاى آمریکا تحرکات خود را آغاز کردند. عملیات پیچیده و انبوه ماشین جنگى صدام آن چنان چشمگیر و حساسیت برانگیز بود که فرماندهان رده بالاى نیروهاى سپاه پاسداران و ارتش را واداشت تا از بنى صدر به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، خواستار تشکیل جلسه اى اضطرارى، براى بررسى انگیزه هاى تحرکات ارتش بعث در مرز مشترک و اتخاذ تدابیر فورى و ضرورى، براى مقابله با هر گونه تهدید خارجى از ناحیه مرزهاى غرب و جنوب کشور شوند.
سرانجام این جلسه در تاریخ ۲۴ مرداد ۵۹ در کرمانشاه تشکیل شد. حاج احمد متوسلیان فرمانده وقت سپاه مریوان و از حاضران در آن نشست نظامى روایت مى کند (این روایت در کتاب روز تندر و آذرخش مهاجر چنین نقل شده است): من دقیقا یادم هست که یک ماه قبل از شروع جنگ، جلسه اى در اتاق جنگ لشکر ۸۱ زرهى کرمانشاه به ریاست بنى صدر تشکیل شد. در این جلسه آقایان ظهیرنژاد و صیاد شیرازى به همراه فرماندهان ارتشى ۳۰ منطقه نظامى از استان هاى آذربایجان غربى، کردستان ،کرمانشاه و نیز برادران مرتضى رضایى (فرمانده کل وقت سپاه ) و محمد بروجردى (فرمانده سپاه غرب کشور) به اتفاق مسئولان سپاه در کل مناطق غرب حضور داشتند.
در این جلسه، فرمانده سپاه قصر شیرین، به مساله عدم آمادگى دفاعى نیروهاى مسلح اشاره کرد و گفت: از این حیث نیروهاى ما کمترین آمادگى رزمى ندارند.
در صورتى که ارتش عراق، از خیلى وقت پیش شروع به ساختن استحکامات نظامى خودش کرده و در حاشیه مرز دارد سنگرهاى بتنى مى سازد. بعد هم ایشان به تفصیل به وضعیت بد نیروهاى ارتش از این لحاظ و نیز، حملات مکرر ارتش عراق به پاسگاه هاى مرزى ما اشاره کرد. نهایتا از بنى صدر سوال کردیم اگر به احتمال یک درصد عراق به ایران حمله کند، شما چه تدبیرى براى دفاع دارید بنى صدر گفت: عراق هرگز جرات چنین کارى را ندارد! این بار برادر بروجردى گفت: آقاى رئیس جمهور! اگر به احتمال یک در هزار، !عراق به ایران حمله کند و فرضا بخواهد در غرب جلو بیاید و شهر قصرشیرین را بگیرد، شما براى مقابله با چنین مساله اى چه تدبیرى دارید؟
بنى صدر مجددا گفت: عراق هیچ وقت چنین غلطى نمى کند. براى اینکه هم در سطح بین المللى و سیاست جهانى محکوم مى شود و هم امنیت داخلى خودش به خطر مى افتد. برهمین اساس، عراق خودش را به خطر نمى اندازد.
بنى صدر در حالى چنین قرائتى از وضع موجود داشت که صدام اهداف خود را براى تجاوز به ایران از پیش تعریف کرده بود. حاکمیت بر اروندرود، جداسازى استان نفت خیز خوزستان از ایران و براندازى حکومت جمهورى اسلامى، لذا در حالى که عراق ۱۲ لشکر شامل ۵ لشکر پیاده، ۵ لشکر زرهى و ۲ لشکر مکانیزه و همچنین ۱۵ تیپ مستقل به اضافه تیپ ۱۰ گارد ریاست جمهورى و نیز نیروهاى تحت امر گارد مرزى خود که شامل ۲۰ تیپ مرزى مى شد را آماده تجاوز به خاک ایران مى کرد، بنى صدر احتمال چنین عملى را نیز نمى د اد. سرانجام در ۳۱ شهریور ،۱۳۵۹ رژیم توسعه طلب و جنگ افروز بغداد با چراغ سبزهاى کارتر و برنامه ریزى استراتژیست هاى کاخ سفید، عملیات تهاجم سراسرى خود را به خاک ایران اسلامى آغاز کرد.
منابع و مآخذ:
-برگرفته از کتاب روز تندر، مرور تحولات سیاسى، اجتماعى از مشروطه تا تجاوز عراق ، انتشارات موسسه شهید آوینى
- آغاز تا پایان، بررسى وقایع سیاسى - نظامى جنگ ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه
- گذرى به دو سال جنگ ، دفتر سیاسى سپاه

* محمد رضا اسد زاده
منبع: ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:7 بعد از ظهر
سلاح هاى شیمیایى در طول جنگ ایران و عراق به عنوان یکى از موثرترین ابزارهاى بازدارندگى و مقابله و نیز اهرم فشارى در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد و نتایج وحشتناکى را به بار آورد. این نتایج ناشى از سکوت مجامع بین المللى و همسوئى قدرتهاى استکبارى با سیاست هاى رژیم عراق بود، براى تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایى عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسى قرار گرفته که در ذیل ارائه مى شود:
اولین حمله شیمیایى ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ ۲۳/۱۰/۵۹  برابر با ۱۳ ژانویه ۱۹۸۱ مى باشد که در منطقه اى بین هلاله و نى خزر واقع در ۵۰ کیلومترى غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهاى ایرانى انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهاى مختل کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهاى منتشر شده، عراق در سال ۶۰ نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادرى و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله هاى شیمیایى نمود که عمدتا توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید. در سال ۶۱ عراق یازده بار از این سلاح گاز اعصاب استفاده کرد که توسط توپخانه و خمپاره انداز پرتاب مى شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجى (در شمال مریوان)، ارتفاع ،۱۷۵ موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شرهائى درجنوب بوده که در برخى از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است. در سال ۶۱ مجموعا ۱۳ نفر در اثر این حملات شهید و ۲۱ نفر مجروح گردیدند.
در سال ۶۲ میزان به کارگیرى این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهى برخوردار شد که از نمونه هاى آن عملیات والفجر ۶ در جبهه مرکزى و عملیات خیبر در جبهه جنوبى مى باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب کننده، تنوع بیشترى را شامل گردید. در این سال مجموعا ۴۵ مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایى مورد استفاده شامل عوامل تهوع زا، تاول زا، خردل، اعصاب و ترکیبى از خردل و تاول زا بوده است. همچنین در این سال علاوه براستفاده از توپخانه به عنوان وسیله پرتاب کننده از هواپیما نیز استفاده شده است . محل حملات انجام شده عمدتا تا دى ماه بدلیل تحریک نیروهاى خودى در جبهه هاى شمال غرب و میانى (عملیات والفجر۶) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفرچین، شیوه رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجى، سردشت، سومار، ارتفاعات بازى دراز، خراطها، مریوان، روستاى سیدلو، سردوش، روستاى باینجان (در نزدیکى بانه) ،گرماب، پنجون و پاوه بوده اند که مجموعا در این حملات ۲۲ نفر شهید و ۲۷۹۳ نفر مجروح شدند. این حملات، به ترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالى پنجون و هور الهویزه از شدت بیشترى برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستاى مجاور آن در ۱۸/۵/۶۲ توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایى شدند.
این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایى حامل گازموستارد انجام شد، یکصد نفر مجروح باقى گذاشت که ۱۰ نفر از آنها آسیب شدید در اعضاى اساسى بدن داشتند و براى مداوا در بیمارستان بسترى گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج مى بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم. همچنین در تاریخ ۸ و۵ آبان ۱۳۶۲ شهر بانه و روستاهاى اطراف آن مورد حمله قرار گرفت . در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن ۹ نفر شهید و ۵۰ نفر مجروح بود. همچنین حوالى پنجون درتاریخ ۱۶/۸/۶۵ توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت ۱۷ نفر و مجروح شدن ۶۰ نفر انجامید، در این حمله هواپیماهاى عراقى از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول زا در ۲۳/۵/۶۵  با۲۰۰ زخمى نیز، در این رابطه قابل توجه است.
در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که از محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند:
ما اثرات گاز موستارد را بر روى یک خانواده روستایى به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله اى از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانى که جنین چهار ماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم.
با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهاى خودى در اسفند ماه۶۲ مرحله جدیدى از جنگ آغاز شد. در این ماه نیروهاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قسمت بزرگى از جزایر مجنون را که یکى از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود در آوردند و پدافند مستحکمى را در آنجا سازمان دادند. تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینى در سایر مناطق براى رزمندگان ایران اهمیت برجسته اى داشت. عراقى ها به علت اهمیت استراتژیکى این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهاى ایران باقى بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه اى از ذخایر نفتى خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها به منظور عقب راندن نیروهاى ایرانى ابتدا با استفاده از جنگ افزارهاى معمولى چندین پاتک اجرا کردند ولى کارى از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبى تابون علیه نیروهاى مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجراى تک شیمیایى عراق، جمهورى اسلامى ایران اعلام داشت که نزدیک به ۱۷۰۰ نفر بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده اند. در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندى خود را بهبود نمى بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپول هاى آتروپین خودکار و لباس هاى محافظ، نشده بودند و باد شدید نیز نمى وزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر مى رفت. ضایعات کم نیروهاى ایران در بهمن ماه سال مزبور موید این وضع متحول بوده است. به هر روى عراقى ها با وجود تلاش هاى زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجنون خارج سازند.
جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده ترین کاربرد جنگ افزارهاى شیمیایى را تا آن زمان توسط عراق درجنگ تحمیلى در برداشته بود. این حملات به ترتیب اسکله ۱۳ آبان، حسینیه، اروندرود، العزیر، شط على، هورالهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز ۱۹/۱۲/۶۲ به مجنون، روز ۲۳/۱۲/۶۲ به البیضه و روز۳۰/۱۲/۶۲به هور الهویزه از شدت بیشترى برخوردار بود. در این حملات که با هواپیما انجام شد به ترتیب ۳۷۰،۱۵۳،۵۴۳ نفر از نیروهاى خودى با عوامل ترکیبى خردل و تاول زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند.
در سال ۶۳ میزان حملات شیمیایى نسبت به سال قبل از کاهش نسبى برخوردار بود و به ۳۴ مورد رسید عموما در منطقه عملیاتى جنوب مخصوصا در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبى را در پرتاپ بمبهاى شیمیایى ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایى به کار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک آور، سیانور، تاول زا، اعصاب، خون و خردل استفاده شد. مجموعا در این سال در اثر این حملات ۱۵۹۳ نفر از نیروهاى خودى مجروح و ۲۳ نفر شهید شدند.
حملات متعدد به جزیره شمالى مجنون در۲۲/۱۲/۶۳ که به شهادت ۱۹ نفر و مجروح شدن ۳۵ نفر انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالى شط على از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایى عراق در فروردین سال ۶۴ نیز ادامه یافت. در سال ۶۴ على رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایى گزارش شده در این سال۱۰هزار و۲۷۳ نفر از نیروهاى خودى مجروح و ۳۶ نفر شهید شدند که میزان مجروحان نسبت به سال قبل تقریبا نه برابر شد.
بیشتر حملات در این سال در ماههاى فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فروردین ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر۸ و فتح فاو توسط نیروهاى ایرانى مى باشد. مناطق مورد حمله در فروردین ماه ۶۴ شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش مى باشند، که به دفعات مورد حمله قرار گرفت. حمله روز ۱۹/۱/۶۵ به پادگان حمید که منجر به شهادت ۱۰ نفر و مجروح شدن ۱۱۰۰ نفر از نیروهاى خودى گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است. در این حمله دکتر مانوئل دومینگوئن یکى از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرارمى داد در ۸ آوریل اعلام کرد که از گاز« ایپریت» و« میدردسیانیک» استفاده شده است. با شروع عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو در تاریخ ۲۰/۱۱/۶۴ عراق بار دیگر استفاده از سلاح شیمیایى را تشدید کرد. به طورى که در بهمن و اسفند ماه ۶۴ مجموعا ۱۷ مورد عملیات آفند شیمیایى توسط عراق علیه نیروهاى خودى گزارش شده که عموما درمنطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است. در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین خوش، بانه و سردشت نیز به عنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو - بصره، در تاریخ ۲۴/۱۱/۶۴ انجام شد که منجر به شهادت ۲۳ تن و مجروح شدن ۸۴۷۷ نفر از نیروهاى خودى شد. در این عملیات هواپیماهاى عراقى از بمبهاى حاوى گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند.
بى تردید وسعت تهاجمات شیمیایى رژیم عراق در بهمن ۱۳۶۴ در تاریخ جنگهاى شیمیایى در جهان بى سابقه است. با آفند والفجر ۸ در۲۱ بهمن ۱۳۶۴ که منجر به سقوط شهر بندرى فاو عراق گردید نیروهاى عراقى به کاربرد مواد سمى شیمیایى انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده اى دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندى والفجر ۸ تا اواسط اسفند ۱۳۶۴ متجاوز از۷۰۰۰ گلوله توپ و خمپاره حاوى مواد سمى بر علیه مواضع نیروهاى ایرانى شلیک گردید و در طول ۲۰ روز به طور مداوم هواپیماهاى عراقى بیش از ۱۰۰۰ بمب شیمیایى در صحنه عملیات والفجر ۸ فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیارى از مواضع، تکهاى شیمیایى عراق علیه مواضع خود نیروهاى عراقى اجرا گردید که در نتیجه نیروهاى بعثى تحت تاثیر مقادیر قابل ملاحظه اى مواد سمى شیمیایى قرار گرفتند.
یک اسیر جنگى عراق به نام مهدى حبیب جمعى گردان ۱۹۶ از گارد ریاست جمهورى عراق که در ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ در اثر بمباران شیمیایى عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهاى ایران در آمده بود به خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى ایران گفت: زمانى که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهاى ایران درآمد، ناگهان شمارى از هواپیماهاى عراق بر بالاى سر ما ظاهر شدند و بمبهاى شیمیایى خود را بر روى مواضع نیروهاى ایرانى و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه اى از گردان ما مجروح شدند که من یکى از آنها هستم.
حملات شیمیایى عراق در سال ۶۵ با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت به طورى که موارد بمباران تقریبا دو برابر سال قبل و به ۷۹ مورد رسید.در این حملات از عوامل تاول زا، اعصاب، خفه کننده، خردل، خون و برخى موارد ترکیبى از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلاى چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشترى برخوردار بود. عموما جغرافیاى مناطق بمباران شده نشان مى دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعى از مناطق عملیاتى مى باشد، به طورى که در فروردین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلاى ۸ محور فاو عموما مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج آباد در جبهه هاى میانى و در شهریور ماه منطقه عملیاتى کربلاى دو و در محور عمومى حاج عمران و همچنین محورهاى عملیاتى کربلاى چهار در جزیره مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایى واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلاى۶) در محور سومار، این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلاى پنج در شلمچه و شرق بصره عمدتا این محور بمباران شیمیایى گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در۴/۳/۶۵ در مهران و صالح آباد که منجر به مجروحیت ۷۵۰ نفر گردید و همچنین عملیات روز۴/۱۰/۶۵ در محور خرمشهر به محور عرایض- شلمچه که منجر به مجروح شدن ۱۱۶۰ نفر گردید. عملیات روز ۲۰/۱۰/۶۵ در جاده خرمشهر با ۳۰۰۰ مجروح و حمله روز ۲۳/۱۲/۶۵ در ضلع جنوب شرقى جزیره مجنون که منجر به ۱۱ کشته و ۵۴۰ زخمى شد را مى توان از مهمترین حملات شیمیایى این سال دانست. در این حملات عمدتا از گاز اعصاب و تاول زا استفاده شده است . لازم به ذکر است که شرایط جوى، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایى بسیار موثر مى باشد.
در فروردین سال ۶۶ و به دنبال عملیات پى در پى قواى جمهورى اسلامى ایران در جبهه هاى غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهاى شیمیایى را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت. در این سال هر چند ، دفعات تک شیمیایى نسبت به سال قبل کاهش نسبى را نشان مى دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایى برخوردار است. بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه مى باشد. در فروردین این سال ۸ مورد بمباران شیمیایى توسط عراق گزارش شده است که ۶ مورد آن در منطقه عملیاتى کربلاى ۸ در شرق بصره مى باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که براى عراق از اهمیت حیاتى برخوردار بود عکس العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهاى گسترده شیمیایى موجب گردید به طورى که بین تاریخ هاى ۱۸ تا۲۱ فروردین اقدام به ۶ مورد بمباران گسترده شیمیایى منطقه با هواپیما و خمپاره انداز نمود که در مجموع به شهادت ۲۱ نفر و مجروح شدن بیش از ۱۳۴ نفر از نیروهاى خودى منجر شد. یکى از دلایل کاهش صدمات نیروهاى خودى در این عملیات افزایش کیفى و کمى تجهیزات پدافندى آنها بود. در این عملیات از گازهاى تاول زا ،خون و خردل استفاده شد. به دنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامى ایران مبنى بر تغییر منطقه عملیاتى از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایى این مناطق توسط عراق هستیم بطورى که در مهرماه ۶۶ مجموعا ۱۱ مورد بمباران شیمیایى در روستاهاى کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتى کربلاى ۱۰ (ماووت)، روستاى بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستاى قره باغ در شمال عراق، روستاى کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتى نصر۴ (ارتفاعات ماووت )، فتح ۷(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتا با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع ۹۷ نفر به شهادت رسیدند و حدود ۵۲۰۰ نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود. شدیدترین حملات در۲۷/۱‎/۶۶ در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در۷/۴/۶۶ در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید. در حمله ۷ تیر۶۶ که یکى از فجیع ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونى محسوب مى شود، حداقل ۴۵۰۰ نفر از جمعیت دوازده هزارنفرى این شهر مجروح شدند. این حمله که به وسیله گاز موستارد (تاول زا) روسى در مناطق مسکونى و مخصوصا بازار شهر انجام شد منجر به شهادت ۱۳۰ تن از مردم این شهر شد. به گزارش یکى از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایى زن و مرد سالخورده ۷۰ ساله تا اشخاص جوان و بچه ها و کودکان را شامل مى گردید. این منبع افزود: نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند. یک زن باردار ۷ ماهه، ۵ روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایى عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگرى چند روز پس از تهاجم شیمیایى رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و ۱۲ روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونى در حالى که در بخش آى سى یو تحت مراقبت بودند شهید شدند. در نیمه دوم سال ۶۶ به خاطر تداوم عملیات نیروهاى خودى در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایى ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر ۱۰(اسفندماه ۶۶) در شهر حلبچه بود. استقبال بى سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهاى ایرانى، رژیم بعثى را آن چنان عصبانى ساخت که تصمیم به قتل عام سراسرى شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت. نویسنده کتاب سوداگرى مرگ درباره این بمباران مى نویسد: بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه هایى روبه رو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازى در تیررس نگاه بود و نه اثرى از آن همه بمباران به چشم مى خورد. خیابان هاى شهر هفتادهزار نفرى حلبچه پر از اجساد مردم بود. زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پاى در آمده بودند و نقش خیابان هاى شهر شده بودند. در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند. در سال ۶۷ نیز حملات شیمیایى عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایى عراق براى تصرف فاو بود، همچنین در ۱۷ و۱۸ مه ۱۹۸۸(۲۷ و ۲۸ اردیبهشت ۶۷) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است. در۱۶ ژوئن (۲۶ خرداد۶۷) نیز مجددا ایران خبر استفاده عراق از سلاحهاى شیمیایى را داد. کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تایید، استفاده ازگاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیسن را عنوان کردند. در ۳ اوت۱۹۸۸(۱۲مرداد ۶۷) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاورشهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است. کارشناسان سازمان ملل ضمن تایید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیر نظامیان نام بردند و آن را حمله به وجدان بشرى دانستند. به این ترتیب به کارگیرى سلاح شیمیایى تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحى استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مد نظر و مورد استفاده حکام عراقى بود.

یحیى فوزى
ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 5:4 بعد از ظهر
هدف عراق از به کارگیرى سلاح هاى شیمیایى جلوگیرى از پیشروى ناگهانى رزمندگان از مواضع و استحکامات عراق و مهار پیامدهاى سیاسى استراتژیک آن بود. تاثیرات روحى و روانى سلاح هاى شیمیایى و آثار کاربرد آن در ایجاد پراکندگى در نیروها و از میان بردن قدرت مقاومت یا پیشروى آنها و اختلال در سازمان رزم مورد توجه عراق بود. 
نظر به اینکه نقطه ثقل قدرت نظامى ایران شامل نیروهاى پیاده و اجراى عملیات شبانه بود لذا به دلیل این که عراقى ها قادر به دفاع در برابر این تاکتیک ها نبودند براى جلوگیرى از پیشروى  نیروها و ایجاد پراکندگى در میان آنها از سلاح شیمیایى استفاده مى کردند.رییس پیشین طرح هاى هسته اى عراق در مورد تاثیر این سلاح ها بر روى نیروهاى رزمنده ایران گفته است: «در جنگ طولانى عراق علیه ایران روشن شد که به وحشت انداختن نیروهاى ایران از طریق استفاده از سلاح هاى شیمیایى به مراتب موثرتر از تمام توپخانه و بمباران هوایى بود که مى توانستیم به کار بریم.»
وفیق سامرایى نیز در این باره گفته است: «اگر کار برد این سلاح ها نبود اوضاع به ضرر ما شکل مى گرفت. تهیه و تولید سلاح هاى شیمیایى و به کارگیرى آن در جنگ آن گونه که اشاره شد بر پایه تحولات نظامى و نگرانى عراق از احتمال شکست نظامى، تغییرات قابل ملاحظه اى داشته است.
عوامل شیمیایى
آن دسته از مواد یا ترکیبات شیمیایى را که در صورت انتشار مناسب و تاثیر شیمیایى منجر به مرگ، آسیب و ناتوانى در انسان و حیوان یا از بین رفتن گیاه مى شوند، عوامل شیمیایى اند. وسایل کاربرد این مواد را «جنگ افزار» شیمیایى مى گویند. عوامل شیمیایى با توجه به مشخصات و اثرات شیمیایى چهار دسته عمده را شامل مى شود.
- ناتوان کننده ها که سبب کاهش توان رزمى نیروهاى مقابل شده، قدرت جنگیدن را از نیروها سلب مى کند.
- عوامل زیان بخش که موجب ایذا شده و آنها را به ستوه مى آورد و با ضایعات پوستى و اثرات درازمدت به ویژه سرطان زا همراه است.
- عوامل کشنده شامل اعصاب خفه کننده سمى خون است. گاز اعصاب سبب از کار افتادن نیروهاى محرکه و مختل شدن سیستم اعصاب مى شود. خفه کننده موجب خفگى و مرگ مى شود و پس از جذب شدن در خون اثرات سمى خود را ظاهر مى کند.
عوامل ضد گیاه روى درختان و گیاهان اثر مى گذارد و آنها را خشک مى کند و از بارور شدن خاک و رویش گیاهان جلوگیرى مى کند.
تهیه و تولید عوامل و جنگ افزار شیمیایى
عراق براى دستیابى به این توان از اقدامات زیر بهره جست :
برقرارى مناسبات تجارى با کشورهاى غربى به منظور خرید فناورى، مواد و تجهیزات مربوط به جنگ افزار شیمیایى
عقد قرارداد خرید تجهیزات فنى گوناگون با شرکت  تولیدکننده وسایل شیمیایى در آلمان
خرید ترکیبات شیمیایى مربوط به تولید عوامل اعصاب از غرب به ویژه آلمان و هلند
تاسیس کارخانه هاى ساخت و تولید جنگ افزاز شیمیایى به ویژه در شهر سامرا
برنامه سلاح هاى کشتار جمعى عراق به گفته دکتر حسین شهرستانى از دانشمندان هسته اى از سال ۱۳۵۹ آغاز و در بخش شیمیایى در سال ۱۳۶۱ به کمک تعدادى از شرکت هاى آ مریکایى با استفاده از گاز اعصاب و سارین توسعه یافت. اقدام عراق براى کسب توانمندى بیولوژیک به نوشته دکتر گراهان پى یر سون ( از محققان ساخت عوامل جنگ هاى بیولوژیک در دپارتمان صلح دانشگاه برارد فورد انگلیس ) از سال ۱۹۷۶ آغاز شد و یک سال بعد در عراق اجراى ۷۸ پروژه تحقیق و توسعه را در مرکز آل سلمان آغاز کرد و سال ۱۹۸۵ قادر به تولید عوامل میکروبى سیاه زخم و سم بوتولیسم بود.
جیمز ویسى رئیس سابق سازمان سیا معتقد است، میکروب سیاه زخم در بسیارى از آزمایشگاه هاى آمریکا قابل دسترسى بود و از سوى کشورهاى مختلف از جمله عراق در دهه ۸۰ توزیع شد.
اقدام عراق براى دستیابى به تکنولوژى و ذخایر شیمیایى متعاقب شکست هاى عراق و استفاده از جنگ شیمیایى به عنوان یک راه حل ممکن براى مشکلات نظامى اش آغاز شد .
قربانیان این سلاح
آن گونه که پایگاه اطلاع رسانى قربانیان سلاح هاى شیمیایى آورده است: در حال حاضر نزدیک به ۴۵ هزار نفر جانباز شیمیایى تحت پوشش درمانى و خدماتى سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران مى باشند که براساس روش استاندارد و علمى تعیین شدت ضایعه و براساس معیارهاى مورد استناد منابع معتبر علمى و دانشگاهى شدت ضایعات ارگان هاى مختلف در این افراد به چهار گروه طبیعى، خفیف، متوسط و شدید تقسیم مى گردد.
آخرین آمار موجود تعداد جانبازان شیمیایى کشور به تفکیک نوع و شدت ضایعه مطابق جدول ذیل مى باشد:
جمعپوست چشم ریه شدت ضایعه
۴۵۰۰۰۲۵۶۷۰۲۰۶۳۸۱۹۵۵۰طبیعى
۳۷۳۰۰۹۸۲۰۱۲۹۰۰۱۴۵۸۰خفیف
۷۲۶۴۱۵۱۰۲۲۲۴۳۵۳۰متوسط
۱۰۹۶۱۸۴۳۸۶۴۰شدید
توضیح این که: برخى از جانبازان داراى هر سه نوع ضایعه ریوى، پوستى و چشمى بوده و برخى از آنها تنها یک یا دو نوع از عوارض را دارا مى باشند.
منبع: راهنماى بهداشت و سلامت جانبازان دکتر مصطفى قانعى، دکتر شهریار خاطرى پژوهشکده علوم پزشکى

رضایى
ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان



دوشنبه پانزدهم 6 1389 4:56 بعد از ظهر
کشورهاى عربى خلیج فارس در شش ماه اول جنگ علیه ایران به دولت عراق حدود ۲۰ میلیارد دلار وام بدون بهره دادند. معاون وزیر دارایى سابق صدام در سال ۱۹۸۰ مى نویسد:
ما توانستیم در طى یک روز در سپتامبر ۱۹۸۰ از عربستان، امارات، کویت و قطر ۵/۵ میلیارد دلار وام بدون بهره بگیریم. امیر امارات نیز یک میلیارد دلار به عنوان هدیه تقدیم کرد.
«حنارزوقى الصایغ» معاون وزیر دارایى در دوران صدام در ادامه مى گوید: ما در اواخر ماه اکتبر سال ۱۹۸۰ یعنى دو ماه بعد از آغاز جنگ علیه ایران در هیاتى به ریاست وزیر دارایى «ثامر الشیخلى» ماموریت داشتیم که طى یک روز مبلغ شش و نیم میلیارد دلار وام بدون بهره جمع آورى نماییم.
الصایغ در ادامه مى گوید: آن روز به فرودگاه نظامى «الولید» (در نزدیکى مرز اردن) رفتیم و با یک هواپیماى نظامى به مقصد اول خودمان یعنى جده عربستان حرکت نمودیم. بعد از استقبال مسوولان عربستانى به هتل «الحمراء» رفته و از آنجا به دفتر «شیخ محمد ابوخلیل» وزیر دارایى عربستان رفته و با او ملاقات کردیم. همه چیز آماده بود، آن وزیر با ما یک قرارداد وام بدون بهره سه میلیارد دلارى را فورا امضا کرد.
وى مى افزاید: سپس از عربستان به سمت امارات پرواز کردیم، در ابوظبى شیخ «سرور» از ما استقبال نمود و گفت شیخ زاید فرمودند که سلام مرا به صدام حسین برسانید و بگویید که هر قطره خون سربازان عراقى که ریخته مى شود براى من میلیاردها دلار ارزش دارد. براى همین من مبلغ یک میلیارد دلار را به عنوان هدیه به صدام حسین تقدیم مى کنم. ما هم بدون امضاى هیچ قراردادى با آن یک میلیاردى که به حساب بانک مرکزى عراق حواله شده بود از امارات پرواز کردیم.
بعد از آن به دوحه قطر رسیدیم و قرارداد اعطاى وام یک و نیم میلیارد دلارى را امضا نموده و به کویت حرکت کردیم. در کویت با برخورد عجیبى روبه رو شدیم، چرا که شیخ «جابر الاحمد الصباح» امیر کویت به وزیر دارایى ما گفت: ممکن است قرارداد این وام دو میلیارد دلارى به جاى این که بین دو کشور امضا گردد بین دو بانک مرکزى دو کشور امضا شود، وزیر داریى ما مى دانست که چنین امرى بعدها ما را به دردسر خواهد انداخت براى همین اصرار کرد که بین دو دولت باشد و بالاخره شیخ جابر دستور داد که بین دو کشور امضا گردد.
معاون وزیر دارایى سابق مى افزاید: ما در سفر یک روزه اى که به چهار کشور داشتیم ۵/۵ میلیارد دلار وام بدون بهره و یک میلیارد دلار هدیه به دست آوردیم.
وى مى گوید: این سفرها در شش ماه اول جنگ سه بار تکرار شد و ما توانستیم در این سه سفر مبلغ ۵/۱۹ میلیارد دلار وام بدون بهره جمع کنیم که به شرح زیر است:
عربستان سعودى: ۹ میلیارد دلار
کویت: ۶ میلیارد دلار
امارات: ۳ میلیارد دلار
قطر: ۵/۱ میلیارد دلار
وى در ادامه مى گوید: در بهار سال ۱۹۸۲ شیخ راشد بن عبدالله وزیر امور خارجه امارات با یک هواپیماى اختصاصى وارد بغداد شد. من هم به همراه وزیر دارایى به استقبال او رفتم. او به ما ابلاغ کرد که دولت امارات مبلغ سه میلیارد دلار وام بدون بهره تقدیم عراق خواهد کرد که با هدیه یک میلیاردى شیخ زاید شد چهار میلیارد دلار.
«الصایغ» مى افزاید: عربستان سعودى با وجود اعطاى وام، حمایت مالى از ما را برنداشت به طورى که هرگاه بانک مرکزى عراق دلار نداشت وزیر دارایى با شیخ «محمد ابوالخیل» وزیر دارایى عربستان تماس مى گرفت و او فورا مبلغى که معمولا بین ۴۰۰ الى ۶۰۰ میلیون دلار بود به بانک مرکزى عراق حواله مى کرد. در نتیجه بعدها معلوم شد که عربستان مبلغ ۱۱ میلیارد دلار به عراق وام بدون بهره اعطا کرده است.
در کل کشورهاى عربى چیزى حدود ۵۵ میلیارد دلار به عراق کمک مالى کردند که کشورهاى عربى خلیج فارس اکثر این وام ها را از آغاز جنگ صدام علیه ایران در سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ به عراق به عنوان پشتیبانى و حمایت به صورت وام بدون بهره یا هدیه تقدیم کردند.

  ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان

 

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 4:55 بعد از ظهر

بررسى آمارى کمک هاى غرب به عراق در طول جنگ تحمیلى علیه ایران، نشان از حمایت آشکار سیاسى و تسلیحاتى و همپیمانى امریکا و غرب با صدام دارد.

جنگ ایران و عراق با مشخصه  طولانى ترین و پر هزینه ترین درگیرى نظامى در تاریخ معاصر منطقه خاورمیانه که دو قدرت جهانى و هم پیمانانشان در دوران جنگ سرد در حمایت از یک طرف جنگ اتفاق نظر داشتند و مهمتر از همه عدم حل و فصل نهایى آن با برقرارى صلح میان دو کشور ایران و عراق و بسیارى از مسایل دیگر، سبب شده است علت ، نحوه و نتایج جنگ تا سال هاى مدید همچنان مورد بحث و بررسى قرار گیرد. اما آن چه در این میان بسیار حایز اهمیت است، مساله  حضور نقش مستقیم و غیرمستقیم بسیارى از کشورهاى غربى و اروپایى در حمایت از عراق و سیل عظیم کمک هاى مالى و نظامى این کشورها به عراق طى هشت سال جنگ تحمیلى است .
حقایق حاکى از آن است که برنامه هاى تسلیحاتى و نظامى عراق و ارسال کمک هاى تسلیحاتى به این کشور از سوى اروپا و غرب طى سال هاى آغازین جنگ، شتاب بى سابقه اى پیدا کرد به گونه اى که از آن به عنوان انقلابى در تاسیسات نظامى عراق یاد مى شود. بى شک پرداختن به ابعاد آمارى ارسال تسلیحات نظامى به عراق در طول جنگ از سوى غرب و اروپا، در حالى که ایران در طول این جنگ از حداقل تجهیزات نظامى بهره مى برد، از حقایق ناگفته اى در این زمینه پرده بر مى دارد.
آغاز هفته دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحمیلى علیه ایران (۳۱ شهریور ۱۳۵۹ - ۱۹۸۰) فرصت مناسبى است تا از منظرى جدید به ابعاد گوناگون کمک هاى نظامى و تسلیحاتى اروپا و غرب به عراق در جریان جنگ تحمیلى علیه ایران پرداخته شود.
بى شک مساله  فروش تسلیحات نظامى پیشرفته از سوى غرب و اروپا به عراق طى هشت سال جنگ تحمیلى نقش بلاانکار این کشورها در جنگ را به خوبى نمایان مى سازد. بر اساس گزارش هاى موجود در سال ،۱۳۶۶ شبکه تدارکات نظامى عراق در جریان جنگ تحمیلى علیه ایران به نحو بى سابقه و چشم گیرى فعال شده بود. نگرانى ناشى از گسترش دامنه جنگ و ضرورت مقابله با برترى ایران موجب شده بود که بر اساس یک تصمیم همگانى، عراق به طور برجسته و بى سابقه اى تجهیز شود. تنها آمارهاى منتشر شده حاکى از آن است که در این مرحله در کمتر از دو سال، فرانسه حدود ۶/۵ میلیارد دلار و روسیه (شوروى سابق) حدود ۳/۹میلیارد دلار اسلحه و تجهیزات نظامى به عراق فروختند. افزون بر این، زیربناى صنعتى این کشور از سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳ شمسى) میلادى به بعد با ۲/۱۴ میلیارد دلار هزینه تقویت شد. عراقى ها توانستند در این روند از شوروى، امریکا ، فرانسه و آلمان تجهیزات و فن آورى پیشرفته نظامى خریدارى کنند.

کمک هاى امریکا به عراق

اقدامات امریکا علیه ایران به موازات افزایش پیشروى نیروهاى ایرانى در مواضع عراقى ها، با هدف جلوگیرى از پیروزى ایران و شکست عراق تشدید شده و گسترش مى یافت، زیرا پیروزى ایران در جنگ براى امریکا غیرقابل قبول بود. (۱) این کشور در نخستین گام، آشکارا در جهت حمایت از عراق نام این کشور را از فهرست کشورهاى به اصطلاح تروریست حذف کرد و طرح هاى گسترده نظامى، سیاسى و اقتصادى اش را براى کمک به عراق در جریان جنگ علیه ایران، تصویب کرد. (۲)
صدام با فرستادن نزار حمدون، به عنوان سفیر عراق به امریکا، علاوه بر اهدافى که درسطوح مختلف پیگیرى مى کرد زمینه تحکیم روابط عراق و امریکا را فراهم ساخت و به تدریج عراق به یک متحد امریکا در منطقه تبدیل شد و بازارش براى امریکا بازار پر سودى ارزیابى شد. به همین دلیل جامعه تجارى و صنعتى امریکا به عنوان بزرگترین پیشتیبان عراق از روابط تجارى با این کشور حمایت مى کرد. کمک اطلاعاتى و نظامى امریکا به عراق که از سال ۱۳۵۹ آغاز شد، موجب شد تا سازمان سیا اطلاعات فوق العاده محرمانه اى از مراکز استراتژیک ایران در اختیار عراق قرار دهد. حتى برخى از گزارش ها نشان مى دادند که ویلیام کسى، رییس وقت سیا، بارها عراق را در حمله به تاسیسات اقتصادى و حیاتى ایران تشویق کرده بود و نمونه آن حمله هواپیماهاى عراقى به جزیره سیرى بود که در چهارچوب هماهنگى دقیق اطلاعاتى میان آن ها انجام گرفت. بسیارى بر این باورند که کمک هاى امریکا به عراق در جریان جنگ تحمیلى علیه ایران، گذشته از آن که نظامى بوده است از نوع کمک هاى اطلاعاتى به شمار مى رفته است. گزارش ها نشان مى دهند که امریکا طى سال هاى ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ معادل ۵/۱ میلیارد دلار تجهیزات الکترونیکى، انواع ماشین آلات، دستگاه هاى حساس و کامپیوترهاى فوق العاده قوى در زمینه تولید سلاح هاى شیمیایى، موشکى و هسته اى را به دولت عراق فروخته بود. بعدها، یک بازپرس کنگره امریکا که مسوول بررسى عملکرد دولت امریکا در برابر عراق بود، اظهار داشت: «دامنه و وسعت انواع تجهیزات تکنولوژیکى، اطلاعاتى و نظامى حساسى که از طرف دولت امریکا به عراق ارسال شده است، آدم را شوکه مى کند.»
همچنین در گزارشى که بعدها در شبکه خبرى اى.بى. سى امریکا پخش شد، بر این مساله تاکید شد که شرکت هاى امریکایى، به طور قانونى و غیرقانونى، نوعى فن آورى را در اختیار عراق قرار داده بودند که این کشور را قادر مى ساخت برنامه هاى ساخت پیشرفته ترین جنگ افزارهاى نظامى اش را ادامه دهد. به گزارش روزنامه تایمز مالى چاپ انگلیس، شرکت امریکایى «اینترنشنال سیگنال اندکنترل» نیز در انتقال مخفیانه فناورى ساخت بمب هاى خوشه اى به عراق دست داشتند.(۳)
کمک اطلاعاتى امریکا به عراق به عنوان یکى از مهمترین نیازمندى هاى این کشور، در صدر موافقت نامه هاى عراق و امریکا در سال ۱۹۸۶ - ۱۳۶۵ محسوب مى شد. امریکایى ها درباره فعالیت نیروى هوایى ایران اطلاعات ارزشمندى در اختیار عراق قرار مى دادند. این اطلاعات در آواکس هاى امریکایى مستقر در ریاض جمع آورى شدند. روزنامه واشنگتن پست طى گزارشى نوشته بود: «امریکا درباره آرایش نیروهاى ایرانى در جبهه ها و هدف هاى اقتصادى ایران، اطلاعات ماهواره اى در اختیار عراق قرار مى دهند.»
ویلیام کسى، از جمله افرادى بود که پیوند اطلاعاتى امریکا و عراق را بر قرار مى ساخت و پیش از اعزام سفیر امریکا به بغداد، یک رییس تمام وقت ایستگاه اطلاعاتى را در بغداد مستقر کرده بود که قبل از هر حمله بزرگ عراق در جبهه جنگ یا حمله دیپلماتیک در جبهه سیاسى مورد مشورت صدام قرار مى گرفت. (۴)

کمک هاى شوروى به عراق

شوروى سابق علاوه بر ارسال سلاح به عراق، با ارزیابى از ضعف هاى ساختارى ارتش آن کشور دروضعیت دفاع و حمله، در توسعه نیروهاى مسلح عراق و طرح ریزى استراتژى تهاجمى این کشور نیز نقش فعال و محورى داشت. کمک هاى شوروى به عراق حتى در پاره اى از مواقع در مقایسه با سایر کشورها بسیار برجسته تر و نمایان تر بود و تا اندازه اى تاثیرات سرنوشت سازى بر روند تحولات جنگ داشت. بر اساس گزارش هفته نامه «فارین ریپورت » (foreign Report) چاپ لندن درباره کمک هاى تسلیحاتى شوروى به عراق، روس ها از اول ماه ژانویه ۱۹۸۷ یک قطار هوایى به منظور تحویل اسلحه به عراق به کار انداختند و موشک هاى زمین به زمین با برد متوسط از نوع اسکاد B، تانک هاى جدید تى - ،۷۲ هواپیماهاى میگ ۲۳ و میگ ۲۵ که به صورت قطعات جداگانه حمل مى شد و موشک هاى ضدهواپیما از انواع گوناگون همراه با تکنسین هاى روسى را به عراق فرستادند. علاوه بر آن، مسکو چهار فروند هواپیماى سوخت رسان از نوع توپولوف ۷۲ براى سوخت رسانى از آسمان به هواپیماهاى جنگى و بمب افکن هاى عراق به آن کشور تحویل داد.
جیمز بیل یکى از محققان امریکایى، طى مقاله اى درباره کمک  هاى شوروى به عراق نوشت: « شوروى با عراق روابط بسیار نزدیک دارد و حدود ۶۰ درصد از تجهیزات نظامى آن کشور را تامین مى کند و علاوه بر هواپیماهایى مانند میگ ،۲۳ ۲۱ و ۲۵ در حال حاضر میگ ۲۹ و هزاران موشک زمین به زمین اسکاد در اختیار عراق گذاشته است. شکى وجود ندارد که اتحاد جماهیر شوروى بزرگترین قدرت خارجى است که از عراق حمایت مى کند.» بنابر گزارش رسمى روزنامه اخبار مسکو، فهرست بخشى از تسلیحات نظامى که شوروى در طول جنگ تحمیلى علیه ایران به عراق تحویل داد، به شرح زیر است:
۵۰۰ دستگاه تانک تى - ،۷۲ ۱۰۰۰ دستگاه تانک تى - ،۶۲ ۳۵۰ فروند موشک زمین به زمین با برد ۳۰۰ کیلومتر، ۲۵ فروند هواپیماى شکارى میگ ،۲۹ ۲۳ فروند هواپیماى شکارى میگ ،۲۵ ۷۰ فروند هواپیماى شکارى میگ ۲۳ ، ۷۰ فروند هواپیماى شکارى میگ ۲۱ و ۳۰ فروند جنگنده شکارى سوخوى ۲۵ و ۵۰ فروند جنگنده شکارى سوخوى ۲۰.

کمک هاى فرانسه به عراق

بیشترین میزان کمک نظامى به عراق در طول جنگ تحمیلى از آن فرانسوى ها است که در مقایسه با سایر کشورهاى غربى بیشترین تسلیحات مورد نیاز عراق را به این کشور ارسال کردند. فرانسوى ها منابع استراتژیک و توانایى هاى مالى لازم را براى تقویت عراق در اختیار داشتند و به همین دلیل از شهریور سال ۱۳۵۹ - ۱۹۸۰ فروش تسلیحات نظامى فرانسه به عراق به ۶/۵ میلیارد دلار رسید و ۷/۴ میلیارد دلار نیز در قالب قراردادهاى بازرگانى و غیرنظامى میان دو کشور منعقد شد که دست کم هفت میلیارد دلار از مجموع این معاملات به صورت وام و اعتبارات بود. در سال ۱۹۸۲ میلادى، ۴۰ درصد از صادرات تسلیحاتى فرانسه به عراق ارسال مى شد؛ میراژ اف- ،۱ موشک هاى هوا به هواى مجیک - ،۱ موشک هاى اگزوست ۳۹-AM و پس از آن هواپیماهاى سوپر استاندارد علاوه بر تقویت قدرت هوایى عراق، این کشور را براى حمله به نفت کش ها و پایانه هاى نفتى ایران از موقعیت برترى برخوردار مى کرد. همچنین عراقى ها یک قرارداد ۵/۶ میلیارد دلارى تحت عنوان «پروژه  فاو» با سه شرکت خصوصى فرانسوى به امضا رساندند.
عراقى ها پیش بینى کرده بودند که طى سه مرحله از ساخت هواپیما و صنعت فضایى برخوردار خواهند شد و به جاى اعمال تغییر و ارایه خدمات به میراژهاى اف - ۱ در فرانسه، در کشور خود به این کار اقدام کنند.
همچنین، عراقى ها امیدوار بودند که با احداث کارخانه هواپیماسازى «سعد ۲۵» و با انتقال فناورى جدید و هواپیماى آموزشى آلفا جت ،۱۳۴ محصول مشترک آلمان و فرانسه را تولید کنند. عراق در مرحله پایانى مى توانست هواپیماى میراژ ۲۰۰۰ را به عنوان بمب افکنى جدید که در ارتفاع پایین پرواز مى کرد و دستگاه رادار آن مى توانست دفاع هوایى را گمراه کند، تولید کند. افزون بر این، فرانسوى ها در ساخت راکتور اتمى و فراهم کردن زمینه دستیابى عراق به سلاح اتمى نقش برجسته اى داشتند. (۵)
یکى از فرودگاه هاى پیشین ناتو در فرانسه محل بارگیرى هواپیماهاى نیروى هوایى عراق بود و این هواپیماهاى غول پیکر بارى، هر روز به این فرودگاه مى آمدند و موشک هاى ساخت فرانسه، بمب هاى خوشه اى، فیوز، تجهیزات رادارى و الکترونیکى هواپیماها را با خود به عراق مى بردند. محموله هاى تسلیحاتى فرانسه به عراق آن قدر زیاد بود که تقریبا از اواسط سال ۱۹۸۶ حتى هواپیماهاى غیرنظامى خطوط هوایى بغداد - پاریس نیز به حمل جنگ افزار مى پرداختند.
بنا به گزارش هاى منتشر شده در آن مقطع زمانى، فرانسه نخستین جنگنده بمب افکن میراژ خود را بلافاصله پس از آزادى گروگان هاى امریکایى از ایران (در بهمن ۱۳۵۹ - ۱۹۸۰ ) به عراق فرستاد. کمى بعد، چهار فروند میراژ فرانسوى با هدایت خلبانان نیروى هوایى فرانسه وارد قبرس شدند و از آنجا توسط خلبانان عراقى به عراق منتقل شدند. پس از آن هم به تدریج میراژهاى فرانسوى در پى سفارش عراق به این کشور تحویل داده شدند. همچنین ۱۳ دستگاه موشک انداز متحرک، علاوه بر سکوهاى ثابت به عراق تحویل داده شدند. بازسازى رآکتور هسته اى ازیراک، که در سال ۱۹۸۱ به دست اسراییلى ها منهدم شده بود، از جمله کمک هایى بود که «لکود شسول» وزیر خارجه وقت فرانسه در دیدار ژانویه ۱۹۸۳ به طارق عزیز، قول آن را داد. (۶)

کمک هاى انگلیس به عراق

رونق ناگهانى بازار عراق براى صنایع ابزارسازى انگلیس نیز کارساز بود. بر اساس برآورد انجمن فناورى ابزارهاى ماشین انگلیس ((MTAA فروش ابزارهاى ماشینى این کشور به عراق از ۹/۲ میلیون دلار در ۱۹۸۷ میلادى به ۵/۳۱ میلیون دلار در سال ۱۹۸۸ میلادى افزایش یافت. از سوى دیگر برخى از کارخانه هاى انگلیسى در پى فروش سلاح به عراق سود سرشارى به دست آوردند و حتى در سال ۱۹۸۸ میلادى فروش این اقلام به یک دوم میلیارد دلار رسید. همزمان انگلیسى ها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریاى لندن را از طریق سازمان اطلاعاتى M-15 کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار مى دادند. (۷)
احداث شبکه پناهگاه هاى پر هزینه زیرزمینى، بخش دیگرى از تلاش هاى عراق بود که در ژوئن ۱۹۸۲ با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسى آغاز شد. کالین گرافت، رییس فدراسیون مشاوران در مقاطعه کاران پناهگاه هاى هسته اى انگلیس مى گوید: «شرکت هاى انگلیسى طرح هایى ارایه کردند که به موجب آن براى ۴۸ هزار سرباز، پناهگاه  امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و مى توانست تا ۱۲۰۰ نفر را در خود جاى دهد. در هر پناهگاه  پست هاى فرماندهى، محل بیماران، اتاق هاى ضد آلودگى، آشپزخانه، انبارغذاهاى خشک، آب و قورخانه یعنى تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیش بینى شده بود.»(۸)

احمد معمارى
منبع: ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان
 
 
دوشنبه پانزدهم 6 1389 4:54 بعد از ظهر

تنها در یک حمله شیمیایی عراق بیش از 500 نفر مجروح بر جای ماند
دشمن بعثی در سال‌های دفاع مقدس بارها از سلاح شیمیایی به طور وسیع در مقابل رزمندگان اسلام و در راستای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی خود در برابر آنها، استفاده کرد، مقاله حاضر گزارش بهداری کل سپاه در خصوص پدافند شیمیایی ـ میکروبی در عملیات بدر و تاریخچه مختصر از استفاده دشمن از این سلاح در جنگ اشاره دارد.

نحوه دستیابی به سلاح:
از حدود سال ‌‌١٣٥٥، رژیم عراق با جمع‌آوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمع‌آوری اطلاعات درباره سلاح شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه موفقیت هایی را بدست آورد. مسلماً تأمین سلاح شیمیایی عراق تا حد زیادی به خارج وابسته است اما نمی‌توان این را انکار کرد که این کشور از توانایی تولید بسیاری از انواع این سلاحها که پیچیدگی خاصی ندارند برخوردار است. چند سال پیش برخی از مجاهدین عراقی نقل کردند که نیروهای عراقی از طریق کویت شبانه، محموله‌های سلاح شیمیایی را تحویل می‌گیرند محموله‌هایی که در میان آنها ماسک‌های ضدگاز نیز دیده می‌شود.

هر چند توسل عراق به سلاح‌ شیمیایی به طور محدود از زمان آزادسازی خرمشهر بوده است اما می‌توان کاربرد گسترده آن را پس پیروزیهای بزرگ ایران و شکست نیروهای عراقی به ترتیب در عملیاتهای والفجر‌‌٢، والفجر‌‌٤، خیبر و بدر دانست.

در عملیات والفجر‌‌٢، عراق در دو مرحله در بمبارانهای هوایی خود در اطراف پادگان حاج عمران از گاز خردل استفاده کرد که در نتیجه آن حدود ‌‌١٠٠ نفر به شدت مجروح شدند. افرادی را که ما در تهران معاینه کردیم همگی بهبود یافتند. در عملیات والفجر‌‌٣، عراق از گاز شیمیایی استفاده نکرد و بر عکس در عملیات والفجر‌‌٤، به طور وسیعی مجدداً گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار برد که بدین ترتیب، حدود بیست تن شهید شدند. عراق هم زمان با این عملیات در بسیاری از شهرها و روستاها نیز از گلوله‌های توپ و بمبهای شیمیایی استفاده و تعدادی از مردم غیر نظامی را شهید و مجروح کرد.


در عملیات خیبر نیز، همانند عملیاتهای گذشته چند روز پس از تصرف جزیره و پیشروی نیروها بمبارانهای وسیع شیمیایی آغاز شد این بمبارانها نخست در منطقه پشتیبانی (شط علی) صورت گرفت و سپس به تدریج تمام جزیره را در بر گرفت. این در حالی بود که توپخانه شیمیایی دشمن نیز به شدت کار می‌کرد برای نمونه تنها در یکی از این روزها بیش از صد بمب خردل پرتاب شد که هر یک از آنها حاوی بیش از چهل لیتر مایع خردل بود که پس از انفجار، بخار می‌شد و چند کیلومتر را آلوده می‌کرد.


از تاریخ ‌‌7/١٢/62 تا ‌‌27/١٢/62عراق همچنان گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار می‌گرفت. در ‌‌٢ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ رژیم بغداد برای نخستین بار در تاریخ جنگهای دنیا از گاز اعصاب استفاده کرد.


این گاز در جنگ اول جهانی هنوز کشف نشده بود و در جنگ دوم نیز آلمانها پس از تهیه این گاز از به کار گیری آن خودداری کردند، در مجموع عراق سه حمله هوایی برای به کارگیری عامل اعصاب در روزهای ‌‌٢٧ و ‌‌٣٠ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ در منطقه جفیر، پاسگاه شهید برزگر و جزیره انجام داد. دستاورد استفاده از این عامل برای عراق بسیار عالی بود زیرا از آغاز عملیات تا آن تاریخ با آن همه بمب و گلوله توپ حاوی عامل خردل کلاً ما در حدود ‌‌١٥٠٠ نفر مجروح داشتیم در حالی که با مصرف مقداری کمی از گاز اعصاب حدود ‌‌٨٥٠ نفر از رزمندگان مجروح شدند. به هر حال عراق تا آغاز عملیات بدر دیگر از گاز اعصاب استفاده نکرد اما مصرف گاز خردل را همچنان ادامه داد. در تاریخ ‌‌٢١ فروردین ماه سال ‌‌١٣٦٣ عراق شاید برای نخستین بار استفاده از گازهای خفه کننده (احتمالاً از نوع کلر پیکرین) را با بهره‌گیری از بمب‌های قابل پرتاب از هواپیما آغاز کرد؛ حمله‌ای که بیش از پانصد نفر را مجروح کرد.


در کل در عملیات خیبر در اثر حملات شیمیایی بیش از ‌‌٣٥٠٠ تن مجروح و ‌‌٧٠ تن شهید داشتیم. این در حالی بود که تعداد زیادی بمب و گلوله عمل نکرده به دست ما افتاد که ایراد آنها نقص در فیوز بود.


در عملیات بدر، دشمن از همان ابتدای عملیات بمبها و گلوله‌های توپ حاوی مواد شیمیایی، به ویژه گاز اعصاب را د سطح گسترده‌تر نسبت به عملیات خیبر به کاربرد چرا که در عملیات پیشین نتیجه خوبی گرفته بود. در واقع این بار عراق برخی از گازها را با بهره‌گیری از هواپیما به صورت سمپاشی از ارتفاع بالا روی جزیره پخش می‌کرد. باید یادآور شد که در این عملیات گاز خردل به طور بسیار محدودی به کار گرفت شد. نکته در خور توجه دیگر در مورد این عملیات آنکه دشمن برای نخستین بار در جنگ با ما و نیز برای سومین بار در طول جنگهای دنیا (دو بار نخست در جنگ جهانی اول بوده است) از مشتقات سیانور استفاده کرد. همچنین، عامل دیگری که به مقدار زیاد در عملیات بدر به کار رفت، یک عامل خارش‌زا بود که تکنیک‌های ما نیز توانایی مقابله با آن را نداشتند. تنها عوارض این گاز خارش و قرمز شدن پوست بود.


بعد از این چهار نوع گاز که اشاره شد، دشمن از یک نوع گاز دیگر استفاده کرد که هیچ یک از نشانه‌های بالینی آن با گازهای قبلی مطابقت نداشت و ظرف ‌‌٢٤ ساعت نخست دو تن از رزمندگان را شهید کرد. البته این گاز بسیار محدود به کار گرفته شد. همچنین دشمن در همان روز نخست عملیات بدر، به مقدار زیاد از بمب‌های فسفری استفاده کرد و با انجام چند حمله با گاز اعصاب و سیانور توانست حدود دو هزار نفر از نیروهای ما را به پشت جبهه تخلیه کند، گاز سیانور در مدت دو دقیقه برخی از رزمندگان را شهید کرد.


بهداری سپاه درفاصله عملیات خیبر تا بدر، به مطالعه پرداخت و روشهای نوین درمان مجروحان را بررسی کرد و نتیجه گرفت که باید درمان مجروحان شیمیایی‌ و میکروبی از همان اورژانسهای خط مقدم آغاز شود از این رو تعدادی از پزشکیاران آموزش دیده را در اورژانسها، بیمارستانهای صحرایی و مرکز درمانی حمید مستقر کرد که خوشبختانه با یاری امام زمان (عج) درمان مجروحان را به خوبی انجام دادند و تقریباً می‌توان گفت تمامی مجروحان (حتی با حال اغما یا وقفه تنفسی) در صورت رسیدن به اورژانس‌ها، بهبود می‌یافتند.


علت مرگ بیشتر شهیدان ما در عملیات بدر به علت آلوده شدن به گاز سیانور بود که حتی فرصت ماسک‌گذاری را به رزمندگان نداد. در این عملیات جمعاٌ حدود بیست تا سی تن شهید شیمیایی داشتیم که حدوداً پنج مورد مربوط به گاز اعصاب ‌‌٢ مورد یک عامل مشکوک و دیگران به گاز سیانور مربوط بوده است. البته تا این تاریخ نیز در اثر آلودگی با گاز خردل در حدود پنج نفر دیگر به شهادت رسیده‌اند.


تنها در تاریخ‌‌2٣/١٢/63 تا ‌‌25/١٢/63 که بیشترین حملات شیمیایی صورت گرفت، حدوداً ‌‌١٥٠٠ مجروح شیمیایی گاز اعصاب و سیانور به پشت جبهه تخلیه شدند که ‌‌٨٠٠ نفر مجروح بدحال در بین آنان وجود داشت، از این میان، ‌‌٢٥٠ نفر در حالت اغمای کامل بودند که برخی، حتی نفسشان نیز قطع شده بود و کف از دهانشان خارج می‌شد. با وجود این، از گروه مزبور هیچ کس شهید نشد و همگی با هوشیاری کامل و حال عمومی تقریباً خوب مرخص شدند.


در درمان تعدادی از مجروحان (حدوداً ‌‌١٠٠ ـ ‌‌١٥٠ نفر) که با گاز خردل آلوده شده بودند، از روشهای جدیدی استفاده شد که بسیار مؤثر بودند.


کل مجروحان بدحال در عملیات خیبر ـ که طی آن عراق بیش از یک ماه از سلاحهای شیمیایی‌ استفاده کرد ـ حدود هزار نفر بود، در حالی که در عملیات بدر پس از درمان اولیه تعداد آن بیش از بیست تا سی مورد نبود. بررسی اجمالی پرونده‌های موجود در بیمارستان‌های تهران نشان می‌دهد که بیشتر مجروحان شیمیایی عملیات بدر مرخص شده یا از حال عمومی خوبی برخوردارند. با بررسی ساده‌ای متوجه می‌شویم که دشمن در استراتژی خود در استفاده از سلاحهای شیمیایی به تدریج، تغییراتی داده و پیشرفتهایی را بدست آورده است. در ضمن، باید یادآور شد برخلاف عملیات خیبر که تعدادی بمب عمل نکرده در اختیار ما قرار گرفت در عملیات بدر، تمامی گلوله‌ها و بمب‌های شیمیایی دشمن عمل کرد و حتی یک مورد گلوله عمل نکرده بر جای نماند.


ضعف‌های پدافند شیمیایی:


‌‌١)- ماسک باید همیشه به همراه رزمندگان باشد و آن را به کمر خود ببندند. بررسی حدود ‌‌١٧ تن شهید ناشی از گاز سیانور نشان می‌دهد که آنها در کنار سنگر خود ایستاده بودند و در مدت دو دقیقه‌ای که گاز پخش شد، حتی فرصت نکردند از داخل سنگر ماسکهای خود را بردارند و از آنها استفاده کنند.


‌‌٢)-در بررسی واحدها مشاهده شد که حتی پس از آغاز عملیات در جزیره هم از ماسک یا قوطی امداد استفاده نشده بود.


‌‌٣)-ریش بلند برخی از برادران، به ویژه پیرمردها باعث شده بود که به رغم استفاده از ماسک، گاز شیمیایی به ویژه اعصاب و سیانور به داخل ماسک نفوذ کند و آنها را در وضعیت وخیمی قرار دهد.


‌‌٤)- هیچ یک از برادران مجروح از پودر رفع آلودگی استفاده نکرده بودند. به رغم آنکه استفاده از این پودر اثر قاطعی در از بین بردن گازهای سمی در سطح پوست دارد، به ویژه اینکه مانع از آن می‌شود که پوست تاول بزند.


‌‌٥)-در یکی از موارد که فرمانده یکی از واحدها کاملاً توجیه بود و خودش از طریق بی‌سیم سریعاً به نیروها دستور استفاده از ماسک را داد، هیچ زائده مهمی پیش نیامده بود.


‌‌٦)-در چند مورد، دشمن شبانه از توپ حاوی گاز شیمیایی (خردل) در جزیره استفاده کرد و برادران متوجه نشده و تا صبح در منطقه آلوده استراحت کرده بودند. همچنین، برخی از برادران در منطقه، نخست از ماسک استفاده می‌کردند اما از آنجا که تمرین کافی نداشتند، پس از حدود نیم ساعت ماسک را بر می‌داشتند و به فعالیت خود ادامه می‌دادند. بدین ترتیب، بیشتر مجروحان بدحال ما به همین حوادث مربوط بودند.


دورنمای آینده:

به منظر می‌رسد قدمهای بعدی دشمن افزون بر سیانور و اعصاب عوامل میکروبی زیر باشد:


‌‌١)- سموم میکروبی مانند آنتروتوکسین استافیلوکوک، اسهال و استفراغ شدید، سم بوتیلیسم (که به سرعت باعث مرگ می‌شود؛

‌‌٢)-استفاده مستقیم از خود میکروب ها.


ما باید تمامی موارد گذشته را با دید علمی و محققانه‌ای بررسی، نارساییها را اصلاح و از این تجربه‌ها در قبال حملات دشمن استفاده کنیم.


منبع : خبرگزاری ایسنا

 

دوشنبه پانزدهم 6 1389 4:51 بعد از ظهر
X